کتاب منم تیمور جهانگشا (شگفت انگیز ترین چهره تاریخی جهان) نویسنده: مارسل بریون مترجم: ذبیح الله منصوری انتشارات بهزاد
معرفی کتاب منم تیمور جهانگشا اثر مارسل بریون
کتاب «منم تیمور جهانگشا» نوشتهی «مارسل بریون» را «ذبیحالله منصوری» به فارسی برگردانده است. بنابر مقدمهی مترجم «این کتاب خاطرات تیمور لنگ به قلم خود اوست که نسخه منحصر به فرد آن به زبان فارسی در تصرف جعفر پاشا حکمران یمن بوده و بعد از فوت جعفر پاشا نسخه مزبور نزد بازماندگان متوفی ماند، تا این که کاتبی یک نسخه از روی آن کتاب نوشت و به هندوستان برد... این کتاب ضمیمهای هم دارد و آن شرح حال تیمور لنگ به قلم اسقف سلطانیه است.» در بخشی از کتاب میخوانیم: «من شمشیر خود را که خونین شده بود به لباس (قولر کمال) مالیدم که پاک شود و آن را غلاف کردم و خطاب به سربازان گفتم من (تیمور) فرزند (ترقائی) اهل شهر (کش) هستم و از امروز فرمانده شما میباشم و شما باید از من اطاعت کنید و هر کس از من اطاعت نکند با شمشیر من به هلاکت خواهد رسید. سربازان یکدیگر را نگریستند و سکوت کردند و من دانستم که فرماندهی من مسجل گردیده است.» کتاب حاضر را انتشارات «بهزاد» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
در آن سفر همه سرداران من بودند، غیر از قره خان که در سمرقند دخترم زبیده را به او دادم. رسم ما این است مردی که زن میگیرد، تا مدت سه ماه از جنگ معاف است، چون میباید اوقاتش را با زن خود بگذراند. قره خان به من گفت بعد از سه ماه به راه خواهد افتاد و در هندوستان به من ملحق خواهد شد. قبل از اینکه به اسکندر برسیم، امیر اسکندر ده فرسنگ به استقبال من آمد و هزار سکه زر پیشکش کرد.
من شنیده بودم که امیر اسکندر مردی است کمبضاعت و لذا برای اینکه هدیه او را برنگردانیده باشم، یک سکه زر برداشتم و بقیه را به او پس دادم و گفتم که صرف عیال و اولاد و نوکران خود کن. مهمانی او را هم به همین دلیل نپذیرفتم و فقط یک روز بر خوان طعام او نشستم و قدری از گوسفندی را که بریان کرده بود، خوردم.
از امیر اسکندر پرسیدم: «آیا برای رفتن به هندوستان راهی غیر از عبور از تنگه خیبر وجود دارد؟»
آن مرد گفت: «نهای امیر بزرگ، هرکس از اینجا به پنجاب میرود، میباید از گردنه خیبر بگذرد؛ ولی زنهار که از گردنه خیبر بترس.»
پرسیدم: «برای چه بترسم؟»
او گفت: «برای اینکه روز و شب عدهای از راهزنان در پیچوخمهای آن گردنه در انتظار مسافرین هستند تا آنها را هدف یغما قرار بدهند و به قتل برسانند.»
پرسیدم: «طول گردنه خیبر چقدر است؟»
امیر اسکندر جواب داد: «یازده فرسنگ و راهزنان در کوههایی که طرفین شاهراه قرار گرفته، کمین میگیرند و ناگهان به مسافرین حملهور میشوند.»
قبل از اینکه از اسکندر حرکت کنیم، امیر آن جا دوازده راهنما به من داد و چون قشون من با دستههای بیستهزارنفری حرکت میکرد، من هر دو راهنما را به یک فرمانده دسته سپردم و به راه افتادیم. با اینکه میدانستم راهزنان جرئت نمیکنند به یک قشون که از تنگه خیبر عبور میکند حملهور شوند، دو طلایه تعیین کردم که در دو طرف گردنه از خطالراس کوهها عبور کنند و همهجا را از نظر بگذارنند تا مبادا بر اثر حمله راهزنان عبور ما از گردنه به تاخیر بیفتد.
مارسل بریون (Marcel Brion؛ ۲۱ نوامبر ۱۸۹۵ – ۲۳ اکتبر ۱۹۸۴) یک پدیدآور اهل فرانسه بود. که بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینه بیوگرافی، تاریخ و زندگی بزرگان نوشت. یکی از آثار شناخته شدهٔ وی در میان فارسیزبانان کتاب منم تیمور جهانگشا است. ویپسر وکیل، برایون با مارسل پاگنول و آلبرت کوهن در Thiers همکلاسی بود. پس از گذراندن تحصیلات متوسطه در کالج شامپیتت سوئیس، در دانشگاه ایکس آن پرووانس به تحصیل حقوق پرداخت.
دیدگاه خود را بنویسید