وقتی نیچه گریست رمانی وقتی نیچه گریست رمانی فلسفی، هیجان انگیز، معمایی و سرشار از گفتوگوهای بینظیر و مشهورترین اثر اروین دییالوم، رواندرمانگر، نویسنده و استاد دانشگاه استنفورد است.اروین د. یالوم در کتاب وقتی نیچه گریست، به شرح داستانی خیالی از روزهای جوانی و بیماری فریدریش نیچه میپردازد. بر اساس این داستان دکتر بروئر باید به نیچه از نظر جسمی و روحی کمک کند تا فکر خودکشی را از سر خود دور کند.
اروین یالوم با نام کامل «دکتر اروین دیوید یالوم» | (به انگلیسی: Irvin David Yalom) نویسنده متولد ۱۹۳۱ در شهر واشینگتن دی سی، ایالات متحده آمریکا است. وی یک روانپزشک هستیگرا و بسیار سرشناس است. و آثار متعددی از وی در سراسر جهان منتشر شده است از کتب دانشگاهی و روانشناسی گرفته تا چندین رمان موفق . او جایزه انجمن روانپزشکی آمریکا را در سال ۲۰۰۲ دریافت کرد، اما بیشتر به عنوان نویسنده رمانهای روانشناختی، به ویژه رمان مشهور وقتی نیچه گریست شهرت دارد.
محصولات مرتبط
معرفی کتاب وقتی نیچه گریست شاهکار اروین د یالوم
اروین د. یالوم در کتاب وقتی نیچه گریست، به شرح داستانی خیالی از روزهای جوانی و بیماری فریدریش نیچه میپردازد. بر اساس این داستان دکتر بروئر باید به نیچه از نظر جسمی و روحی کمک کند تا فکر خودکشی را از سر خود دور کند.
در وین سده نوزدهم، داستانی از عشق، سرنوشت و اراده در میان خرد گرایانی شکل میگیرد که تصویری از آن دوران ارائه میدهد. یوزف بروئر، یکی از بنیانگذاران مکتب تحلیل روانی، در اوج دوران زندگی به سر میبرد. فریدریش نیچه، یکی از بزرگترین فیلسوفان اروپا در آستانه خودکشی ناشی از افسردگی قرار دارد و قادر به درمان سردردهای شدید و سایر بیماریهایش، نیست.
یالوم در رمان وقتی نیچه گریست (When Nietzche Wept)، «واقعیت و تخیل» و «محیط و تطبیق» را در هم میآمیزد تا ماجرایی ماندگار را در مورد نیروی رهایی بخش رفاقت، آشکار سازد. این رمان پر از ظرافتهای ادبی و فلسفی است چنانکه شاید بتوان گفت کمتر رمانی توانسته، تا این اندازه مضامین فلسفی را در لابلای داستان بهگونهای بگنجاند که جذابیت داستان تحت تأثیر دشواری عبارات فلسفی قرار نگیرد.
اروین دی یالوم (Irvin D. Yalom) صاحب مشهوترین آثار در زمینه روانشناسی است. آثار او به زبانهای متعددی ترجمه شده و منبع بسیاری از تحقیقات و پژوهشهای روانشناسی قرار گرفته است. آثار او با اینکه اصولی، علمی و تخصصی هستند، اما او برای انتقال این مفاهیم از زبانی همه فهم و گیرا استفاده کرده است.
در رمان هنگامی که نیچه گریست، سالومه، یک دختر جوان و زیبای روسی با زیبایی غیر معمول: پیشانی برجسته، چانهی محکم و خوش تراش، چشمان آبی، گیسوانی روشن، زیبایی همراه با جذابیت های زنانه و جسارتهای مردانه توجه دکتر برویر را به خودش جلب میکند. دکتر برویر یکی از بهترین دکترها، پزشک خصوصی دانشمندان، هنرمندان و فلاسفه بزرگی در ایتالیا است که برای استراحت چند روزی با همسرش به ونیز سفر کرده. او پزشک معروف و مشهور وینی است که نامهای از طرف لو سالومه دریافت میکند که در آن نوشته شده، آینده فلسفه آلمان در خطر است. سالومه با قرار ملاقاتی غیر منتظره از دکتر بروئر درخواست کمک میکند. کمکی غیرمستقیم برای فردی عجیب به نام «نیچه» و از اینجاست که کم کم داستان اصلی شروع میشود...
هنگامی که بروئر میپذیرد نیچه را با کاربرد تجربی «گفتگو درمانی» زیر نظر بگیرد، هرگز انتظار ندارد که بیمار نیز در نشستهای برگزار شده به دنبال آرامش باشد.
تمامی گفتگوهایی که بین نیچه و دکتر بروئر انجام میشود غیر واقعی است. گفته میشود که نیچه بهخاطر تسلطی که خواهر و مادرش بر او داشتند و در عین حال عشق و تنفری که او نسبت به آنها داشت، باعث شده تا در عشق و رابطهاش با زنها پیوسته دچار شکست شود و نسبت به زن نگاهی کج و معوج داشته باشد. دکتر برویر در رمان یالوم موفق میشود نیچه را در این مورد وادار به اعتراف کند. یعنی به عجز و ناتوانیاش در عشق را اعتراف کند. گویا همین جاست که "نیچه گریه میکند". البته دیالوگهای نیچه در کتاب همگی از سخنان نیچه در کتابهاش است که توسط نویسنده کتاب اروین یالوم گردآوری شده تا در گفتگوی تخیلی نیچه با یکی از شخصیتهای اصلی کتاب یعنی دکتر بروئو استفاده شود.
ریتم داستان تا زمانی که برویر به عنوان درمانگر نیچه سعی در نزدیک شدن به افکار بیمار را دارد به کندی صورت میگیرد و برای مواجه شدن با واقعیات، کنجکاو خواهید شد، اما هنگامی که نیچه درمانگر برویر میشود سرعت داستان تند میشود و داستان در جاده ای سراشیبی، خاطرات فراموش شده نیجه و برویر را بازگو میکند.
جملات برگزیده کتاب هنگامی که نیچه گریست:
- هر انسانی، مالک مرگ خود است و میتواند به روش دلخواه عمل کند. شاید… و تنها شاید… بتوان حق زندگی کردن را از هر انسانی گرفت، ولی حق مردن را در هیچ شرایطی نمیتوان سلب کرد.
- گرچه نمیتوانیم از سرنوشت بگریزیم. ولی باید با آن درگیر شویم. باید پیشامد سرنوشتمان را اراده کنیم. باید به تقدیرمان عشق بورزیم.
- قله یعنی نقطه اوج در صعود زندگی. ولی اشکال قلهها این است که انسان را به سراشیبی نزدیک میکند.
- ارسال این همه اطلاعات به مغز، آن هم از روزنه سه میلیمتری وسط عنبیه، چه رنج بیپایانی!
- ازدواج نباید زندان باشد، بلکه باید باغی باشد که چیزی برتر در آن کشت میشود.
- در برابر هر زن زیبا، مرد بدبختی هم حضور دارد که از حضور در کنار او خسته شده!
- انتخابی را تحسین میکنم که انسان را به بیشتر از آنچه باید باشد، تبدیل کند.
- شاید یک مرد، تنها با مرد بودن میتواند زنانگی وجود یک زن را آزاد کند.
- انسان دوستانش را سختتر از دشمنانش میبخشد.
- آخرین پاداش مرده، این است که دیگر نمیمیرد.
- باید طوری زندگی کنیم که انگار آزادیم.
شخصیت های واقعی کتاب هنگامی که نیچه گریست:
فریدریش ویلهلم نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی
یوزف بروئر، از جمله بهترین پزشکان اتریش که با کمک فروید روش روانکاوی با صحبت را توسعه داد.
زیگموند فروید، عصبشناس اتریشی است که پدر علم روانکاوی شناخته میشود.
لو آندرئاس سالومه، دختر یک ژنرال روس بود که بیشتر به دلیل عشق نیچه به او شناخته می شود.
برتا پاپنهایم، یکی از افراد پیشگام در مددکاری اجتماعی
درباره اروین دییالوم
اروین دیوید یالوم در سال ۱۹۳۱، در واشینگتن دی سی، ایالات متحده آمریکا متولد شد. او در مقام روانپزشک وجودگرا (اگزیستانسیالیست) و نویسنده آمریکایی فعالیت میکند. اروین در سال ۱۹۵۶ در بوستون در رشته پزشکی و در سال ۱۹۶۰ در نیویورک در رشته روانپزشکی فارغالتحصیل شد. او در دانشگاه استنفورد الگوی روانشناسی هستی گرا یا اگزیستانسیال را پایهگذاری کرد. یالوم آثار دانشگاهی متعدد و چند رمان موفق تألیف کرده است. اما بیشتر بهعنوان نویسنده رمانهای روانشناختی و همهفهم در حوزه علم روانشناسی، شهرت جهانی دارد. رمان وقتی نیچه گریست را باید مشهورترین اثر او دانست.
رمان وقتی نیچه گریست اثر اروین دییالوم در یک فضای تخیلی، در سال ۱۸۸۲، در شهر وین اتریش روایت میشود و درباره ملاقات ژوزف برورر، استاد زیگموند فروید و فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی است. دییالوم در این کتاب میکوشد در روند بیان داستانی خود، بخشی از تاریخ معاصر فلسفه و رواندرمانی را بازگو کند.
در ابتدای این رمان دختری به نام لوسالومه به دکتر برویر مراجعه میکند و در ملاقات با او، از وی درخواست میکند تا فردی به نام نیچه را، که روزی فلسفهی آلمان را دگرگون خواهد ساخت، و درصورت غفلت از او آیندهی فلسفهی آلمان به خطر میافتد، مداوا کند. «لوسالومه» نام دختری ست که سالهای بسیار با «فردریش نیچه» در ارتباط بوده و تأثیر بسیار زیادی بر تمامی جوانب زندگی او برجای نهاده است.
کوششها و ترفندهای گوناگون برویر برای مطرح ساختن مشکلاتِ روحی نیچه راه به جایی نمیبرد. سرانجام ترفند زیرکانه و البته خطرناک برویر برای ورود به دنیایِ درونی نیچه سرآغاز دیدارهای پیاپی او و نیچه میشود، دیدارهایی که در آن هر یک از آنها میکوشند تا دیگری را درمان کنند. بهاینترتیب میان برویر آرام و دلسوز، و نیچه حساس و خوددار، دوئل گفتاری تندی به وجود میآید و هر چه این دو به هم نزدیکتر میشوند، برویر بیشتر متوجه میشود که فقط در صورتی میتواند نیچه را معالجه کند که وی اجازه این کار را بدهد.
این داستان با پیچیدگیهای خاص خود ادامه مییابد. واقعیت، خیال، عشق، تقدیر و اراده در هم گره میخورند تا داستانی خارقالعاده خلق شود.
دیدگاه خود را بنویسید