فیودور داستایفسکی، رمان نویس شهیر روس که منتقدان بسیاری او را از بزرگترین نویسندگان تاریخ میدانند، شماری از نوشتههای کوتاهتر خود را در ستونی از یک نشریهی ادبی با عنوان دفتر یادداشت روزانهی یک نویسنده منتشر میکرد که بعدها قالب مجموعهای از آثار داستانی و غیرداستانی او را به خود گرفت. اروپا در بردارندهی سه جستار از همین مجموعه است که مواجههی داستایفسکی را با اروپا در سه نقطهی زمانی مختلف نشان میدهد: «تأملاتی در خصوص اروپا» که نخستین بار در مارس ۱۸۷۶، «در اروپا استیریوتسکی هستیم و بس» که در ژانویهی ۱۸۷۷، و «خطابهی پوشکین» که در اوت ۱۸۸۸ انتشار یافت. داستایفسکی، که به باوری به اندازهی نویسنده بودنش فیلسوف و الهیدان نیز بود با سیزده رمان، سه رمانک، هفده داستان کوتاه و چندین و چند جستار که به بیش از صد و هفتاد زبان ترجمه شدهاند الهام بخش بسیاری از نویسندگان نام آشنای جهان از جمله آنتون چخوف، فریدریش نیچه و ژان پل سارتر بود.
دیدگاه خود را بنویسید