اوتوفرون را میتوان بهترین نمونه از دیالوگهای سقراطیِ افلاطون خواند که مجموعهٔ ویژگیهای روش و منش و اندیشهٔ سقراط را در بردارد. این دیالوگ، از یکسو، نخستین اثر از چهارگانهٔ موسوم به «مرگ سقراط» است و، از دیگر سو، در میانِ دیالوگهای سقراطیِ تعریفمحور میگنجد و، از این رو، حلقهٔ پیوند فلسفهٔ سقراط با محکومیتِ اوست.اوتوفرون گفتوگو بر سرِ مفهوم «پارسایی» و تلاش در راهِ تعریفِ آن است. آنجا که اوتوفرون پارسایی را «آنچه ایزدان دوست میدارند» تعریف میکند، سقراط از او میپرسد آیا چیزی از این رو که ایزدان دوستش میدارند، پارسایانه است یا از این رو که پارسایانه است، ایزدان دوستش میدارند. با این پرسش، سقراط پیشاهنگِ یکی از پرسشهای بنیادینِ علم کلام و فلسفهٔ دین در تاریخِ اندیشهٔ مکتوب میشود، پرسشی که صورتبندیِ کلیِ آن این است که آیا خوبی و ارزشِ چیزی ذاتیِ آن است یا بسته به اراده و حکمِ الهیست. او با این پرسش میکوشد تا ارزشِ پارسایی را از مرجعیتِ ایزدان برهاند و دینداریِ اخلاقی را جایگزینِ اخلاقِ دینمدار سازد.
دیدگاه خود را بنویسید