«راه» اثری به قلم «نجیب محفوظ» است نویسنده سرشناس ادبیات عرب و برنده جایزه نوبل ادبیات است. زندانی شدن و ورشکستگی مالی زنی به نام باسیما منجر به مرگ او می گردد. این اتفاق باعث می شود که صابر، پسر خوشگذران و نازپرورده ی باسیما، در وضعیت بدی قرار گیرد و زندگی پر ناز و نعمتش را از دست بدهد. به همین خاطر، صابر طبق آخرین سفارش های مادر در بستر مرگ برای یافتن پدرش به جست و جو می پردازد؛ پدری که صابر پیش از این تصور می کرد که مرده است. صابر امید دارد که با یافتن پدرش بتواند سربارِ او شود و زندگی پر ناز و نعمت گذشته اش را دوباره به دست آورد. او از اسکندریه به قاهره می رود و در یکی از روزنامه های این شهر، برای یافتن پدر آگهی می دهد. صابر سپس وارد رابطه ای پنهانی با دو زن می شود: دختری مهربان و ساده لوح به نام الهام که در دفتر آگهی های روزنامه کار می کند و عاشق صابر شده، و زنی حیله گر به نام کریمه که همسر صاحب خانه ی سالخورده ی صابر است.
دیدگاه خود را بنویسید