زنی از جنگهای دور و درازی بازگشته و همچنان زخمهای خودش و همۀ آنها را که به چشم دیده، با خود حمل میکند. به ناگه خودش را روی صندلی و پشت میز وزارت کشوری میبیند که تا پیش از این در قبضۀ مردانی بوده که هیچ خدایی را بنده نبودهاند! اورسولای پردهدری در چنین موقعیتی ایستاده و حق دارد به همهچیز و همهکس مشکوک باشد، به خاصه اگر ماجرا، نشاندن یک زن بر منصب قدرتی مردانه باشد که تا پیش از این هیچ نبوده جز کارمندی دونپایه در سرزمینی سرد و خشک و خشن که خشونت مردانه در لایهلایههای تاریخ آن جاری است. لیلیلا سیگوردورداتیر رماننویس ایسلندی، شهرتش را مدیون رمانهای جنایی و سریالها و فیلمهایی است که خودش یا دیگران از آثارش ساختهاند و این بار در پردهدری قهرمان زنش را به دل مناسبات قدرت حاکم برده و انبوهی ماجراجویی، از قتل و آدمربایی تا کودکآزاری و … را به دل داستانش آورده و اخلاقیات حاکم بر زندگی در جهان مدرن با همه مواهب و مصائبش را به چالش میکشد.
دیدگاه خود را بنویسید