کتاب غریبه ای در قایق نجات ( رمان ) نویسنده: میچ آلبوم | ترجمه: مریم روح بخش ارفعی | ناشر : آتیسا
معرفی کتاب غریبه ای در قایق نجات اثر میچ آلبوم
انسان: اصلا چرا به خدا روی بیاوریم؟ وقتی می میریم، خدا کجاست؟ چه جور خدایی چنین مرگی را روا می دارد؟ هیچ گونه آسایش خیالی در نیروهای از نظر نهان وجود ندارد. پذیرفته ام که دیگر امکان نجات وجود نخواهد داشت. بیش از حد کوچکم. بیش از حد بی اهمیتم. خدا: به شک عادت دارم. خیلی از کسانی که مرا پیدا می کنند، ابتدا شک داشتند. با علم خورشید را کم اهمیت جلوه می دهید. همچنین ستارگانی را که در گنبد مینا نهاده ام، حتی بزرگ ترین مخلوقم، یعنی خودتان را. پاسخ فقط در وجود من است. تو خدا نیستی و من هرگز قطع امید نخواهم کرد. من دو بهشت خلق کردم، بالا و پایین. در لحظاتی معین، می توانید میانه شان را ببینید. مردم تدریجی می میرند. ضمن اینکه پیوسته هم زندگی می کنند. هر لحظه که نفس می کشند، می توانند عظمتی را بیابند که اینجا روی کره ی زمین گذاشتم. جهنمی که تو تصور می کنی، وجود ندارد. پروردگار منم و هرگز تنهایت نمی گذارم. انسان: هر آنچه مهیاست همان خواهد شد. چه نیازی به چنین سرسپردگی ای دارم؟ پیشاپیش، پروردگار را ملاقات کرده ام. دریافتم این حالت همان فراروی از همه چیزو خلوت با خداست. و می دانستم که با خدا خلوت کرده ام. خدا: مگر پروردگار در وجود همه ی کودکان نیست؟ طرح های من برای شما محدود به این دنیا نیست. همه باید به چیزی پایبند باشیم. تو به من پایبند باش. گاهی انسان باید خود قبلی اش را دور بیندازد تا خود کنونی اش را زندگی کند. انسان: ایمان آوردم. و از رهگذر ایمان نجات یافتم. درست مطابق با وعده ی پروردگار. حق با پروردگار بود. همواره بهشت معلق در انتظارمان است. و خداوند بود که سرت را بلند کرد...
میچ آلبوم نویسنده کتاب غریبه ای در قایق نجات
میچ آلبوم، نویسنده، مجری رادیو، فیلمنامهنویس، نوازنده و روزنامهنگار امریکایی است. تاکنون بیش از 40 میلیون جلد از کتابهای نویسندهی «سهشنبهها با موری» در سراسر جهان فروختهشده است. کتابهای الهامبخش او به 45 زبان مختلف ترجمه و در 49 کشور مختلف توزیعشدهاند.
میچ دیوید آلبوم، سال 1958 در خانوادهای یهودی در نیوجرسی متولدشده است او فرزند دوم این خانوادهی 5 نفری بود. میچ آلبوم همواره دربارهی خانوادهاش میگوید که آنها در طول زندگیاش بسیار حمایتگر بودهاند و به او میگفتند: «نباید زندگیات را اینجا به پایان برسانی، بیرون ازاینجا جهان بسیار بزرگی وجود دارد، برو و آن را ببین.»
میچ در نوجوانی به کاریکاتور علاقه نشان میداد، اما درنهایت بهطورجدی به موسیقی روی آورد و نواختن پیانو را بهصورت حرفهای یاد گرفت. او سالها در گروههای موسیقی مختلف آهنگسازی میکرد و پیانو مینواخت.
میچ آلبوم مدرک کارشناسی خود را در رشتهی جامعهشناسی در سال 1979 از دانشگاه براندیس در والتهام دریافت کرد. او سالهای ابتدایی دههی بیست زندگیاش را در نیویورک گذراند و همچنان به موسیقی مشغول بود. علاوه بر این به روزنامهنگاری که یکی از علایق مهم زندگیاش بود روی آورد. او کار روزنامه نگاری را در مجلات هفتگی نیویورک آغاز کرد و بعد از مدتی در مجلات ورزشی بهصورت پارهوقت مشغول کار شد. او سپس به دانشگاه بازگشت و مدرک کارشناسی ارشد خود را در دو رشتهی روزنامهنگاری و مدیریت از این دانشگاه دریافت کرد. در این سالها درآمد اصلی او همچنان از نواختن پیانو تأمین میشد.
پس از پایان دانشگاه بود که او سرانجام تمام وقت خود را به روزنامهنگاری اختصاص داد و در بسیاری از مطبوعات ورزشی نیویورک کارکرد. اولین کار تماموقت او بهعنوان نویسندهی ورزشی هم در همین سالها در مجلات ورزشی فیلادلفیا بود. سرانجام او به دیترویت رفت و در آنجا بهعنوان خبرنگار ورزشی ملی در رادیو، تلویزیون و مطبوعات مشغول به کار شد. او همچنان به این مشاغل ادامه میدهد و یکی از برجستهترین خبرنگاران روزنامهی «دیترویت فری پرس» است.
احمد
کتاب خوب و جالبی بود.
601 روز پیش ارسال پاسخممنون
علی
من کتاب رو از سایت شما خریداری کردم. به موقع به دستم رسید و کتاب هم عالی و بی نقص. ممنون
599 روز پیش ارسال پاسخدیدگاه خود را بنویسید