کریم شیره ای دلقک مشهور دربار ناصرالدین شاه (متن کامل) نوشته حسین نور بخش, انتشارات سنایی چاپ 1356
محمّدجعفر محجوب (متولد ۱۳۰۳ در شهر تهران و درگذشته ۱۳۷۴ در لس آنجلس، کالیفرنیا)، نویسنده، محقق، مترجم، مصحح، فرهنگ نویس، فرهنگپژوه ایرانی، استاد دانشگاه در داخل و خارج ایران و صاحبنظر در فرهنگ و ادب عامه بود.
تحصیلات دبستانی و دبیرستانی خود را در تهران انجام داد. در سال تحصیلی ۱۳۲۳–۱۳۲۲ از دبیرستان البرز در تهران دیپلم ادبی گرفت. پس از پایان تحصیلات دبیرستانی در سال ۱۳۲۳ بهعنوان تندنویس در مجلس شورای ملی استخدام شد. همزمان با کار در مجلس شورای ملی در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و سه سال بعد تحصیلات خود را به پایان رساند. اما روح ادبدوستش وی را به سمت و سوی ادبیات فارسی کشاند و در سال ۱۳۳۳ لیسانس ادبیات خود را در این رشته گرفت. از سه سال بعد تا سال ۱۳۵۹ عضو انجمن ایرانی فلسفه و علوم انسانی وابسته به یونسکو بود.
محجوب در سال ۱۳۴۲ موفق به دریافت درجهٔ دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد. عنوان رسالهٔ دکترای او «سبک خراسانی در شعر فارسی» بود. از سال ۱۳۳۶ و پس از آن سمتهای مدرس، دانشیار و استاد زبان و ادب فارسی را در دانشگاه تربیت معلم و دانشگاه تهران به عهده داشت. در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۱ به عنوان استاد میهمان در دانشگاه آکسفورد انگلستان و در سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ در دانشگاه استراسبورگ در فرانسه به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت. از سال ۱۳۵۳ مدتی رایزن فرهنگی ایران در پاکستان بود.
محصولات مرتبط
کریم شیرهای با لقب دوشابالملک، دلقک دربار ناصری بود. شهرت و پایگاه مردمی کریم به حدی بود که در فرهنگنامههای عامه و لغتنامههای فارسی، ضربالمثل «خر کریم را نعل کردن» را میتوان یافت. ناصرالدینشاه لقب دوشابالملک را ضمن اجرای نمایشنامهٔ "بقال در حضور" بهعلت مهارت کریم در مسخره کردن صاحبان لقب و عنوان به او داد.
کریم شیرهای مردی اصفهانی بلندقد و لاغر اندامی بود که لباسهای عجیب و رنگارنگ میپوشید و بر خری کوچک با دست و پایی کوتاه سوار میشد. او ابتدا از مقلّدهای گروه معیرالممالک بود و خود بعدها گروهی تشکیل داد و در بقالبازی تخصص یافت. به قدر کفایت سواد خواندن و نوشتن داشت، نماز میخواند و به پرورش گلهای نرگس در خانهاش سرگرم میشد. در عیدها، بهویژه نوروز، گلدانهای خود را برای بزرگان و درباریان میفرستاد و از آنان عیدی میگرفت. «وای به حال وزیر یا حاکمی که به موقع حق و حساب کریم را نمیفرستاد، و به اصطلاح خرِ کریم را نعل نمیکرد.»
کریم احتمالاً بین سنین ۱۸ و ۲۰ وارد تهران شدهاست. او در اصفهان زندگی میکردهاست و همه او را با نام کریم پشه میشناختند (به خاطر نیش و کنایههایش). او از رعایت ادب به شاه و مقربان درگاه و شاهزادگان معاف بود و اجازه داشت هر موقع، در هر کجا، نسبت به هر کس، هرچه دلش میخواهد بگوید.در زمان خفقان سیاسی ناصرالدین شاه، کریم شیرهای با ایهام و کنایه و با شدیدترین عبارات و الفاظ طنزآمیز از سفرهای شاه قاجار - که در آن زمان هزینههای زیادی را در پی داشت - انتقاد میکرد و باعث شادی شاهزادگان و درباریان و شخص شاه میشد. محبوبیتش نزد شاه باعث شد که زمانی که وی درگذشت سه روز عزای عمومی اعلام شود.
یکی از متنهای به جای مانده از بقالبازی، تئاتر کریم شیرهای است که نسخهای از آن در کتابخانه ملی تبریز موجوداست. کریم شیرهای انتقادهای بسیار تندی از شاه و درباریان میکرد از جمله، لقبهای درباریان را بهشدت و با کلمات زشت مسخره میکرد.
دیدگاه خود را بنویسید