این کتاب فوق العاده و زیبا شامل 7 داستان است که شش داستان آن از مجموعه بید نابینا و دوشیزه خفته و داستان دیگر از مجموعه فیل ناپدید میشود، انتخاب شده است. سال اسپاگتی، میمون شیناگاوا، قلوه سنگی که هر روز جا به جا میشود، دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای آوریل، اسفرود بیدم و مرد یخی عنوان داستانهای این کتاب است که اغلب حول محور یک زن و مرور کوتاه زندگی او نوشته شده است.
هاروکی موراکامی (Haruki Murakami) از مشهورترین نویسندگان امروز ژاپن است که آثارش به بیش از ۵۰ زبان ترجمه شده و میلیونها نسخه از آنها به فروش رفته است. داستانهای او اغلب نهیلیستی و سوررئالیستی و دارای تم تنهایی و از خودبیگانگی است.
کتابهای هاروکی در ایران با استقبال خوبی از سوی خوانندگان مواجه شدهاند، این کتابها شامل به کافکا در کرانه، ۱Q84، پس از تاریکی، پس از زلزله و دیدن دختر صد در صد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل هستند.
بخش هایی از متن کتاب . . .
در یک صبح زیبای ماه آوریل در یکی از خیابان های فرعی محله ی معروف هارویوکوی توکیو دختر صددرصد دلخواهم را دیدم. راستش را بخواهید آن قدرها هم زیبا نیست. آدم خیلی مهمی هم نیست. لباس پوشیدنش هم چیز خاصی ندارد. اما هنوز هم از پنجاه قدمی می توانم بفهمم او دختر صددرصد دلخواه من است.
فکر نمی کنم حسودی خیلی به شرایط آدم بستگی داشته باشه، که اگه خوش شانس باشی حسودی کسی رو نکنی، اما اگه زندگی بهت روی خوش نشون نده، حسود بشی. حسادت این طوری نیست. حسادت مثل یه غده است که توی وجود آدم رشد می کنه و بزرگ و بزرگتر میشه. فرقی هم نمی کنه چه دلیلی داشته باشه. حتی اگر از وجود با خبر هم باشی کاری از دستت بر نمیاد. درست مثل این می مونه که بگی اونایی که خوشبخت نیستن سرطان می گیرن ولی اونایی که خوشبختن نمی گیرن.
از او متنفر نبودم. اما احساسی هم نسبت به او نداشتم. ممکن نیست آدم نسبت به کسی که هیچ احساسی درباره اش ندارد، احساس بدی داشته باشد.
دیدگاه خود را بنویسید