معرفی کتاب کی خسرو اثر آرش حجازی ؛ کتاب کی خسرو به نویسندگی دکتر آرش حجازی نگاهی جالب و گیرا به وجود این جام و تاثیر آن بر اتفاقاتی دارد که در کتاب و در جریان داستان پادشاهی کی خسرو دارد .آرش حجازی در این کتاب نگاهی متفاوت به اسطوره ها و از جمله کی خسرودارد .در این کتاب که ماجرای آن از جایی شروع می شود که آدورا بانویی در مرز سی وهشت سالگی برای تدوین پایان نامه یدکترایش در مورد مقایسه تطبیقی اسطوره ای به نام کی خسرو با آرتور شاه دست بر قضا به کتابچه ای دسترسی پیدا می کندکه نویسنده اش ناشناس بوده و در پی آن که نویسنده را بیابد و بعد از جستجوهای بسیار نویسنده را که همان کی خسرویمعروف بوده را می یابد و به وسیله ی همان جام معروف ورجاوند سفری را در طول زمان شروع می کند .و تمام باورهایقبلی آدورا به چالش کشیده می شود .در حقیقت نویسنده در این داستان به نوعی به وجود زمانهای موازی اعتقاد داشته دنیایی که در آن زمان حال ،آینده و گذشتهبا هم همزمان و در کنار هم بطور موازی در حال گذر هستند و آدورا و کی خسرو هم در این رمان مسافر زمان حال و گذشتههستند.
معرفی کتاب کی خسرو نوشته آرش حجازی
کتاب کی خسرو به نویسندگی دکتر آرش حجازی نگاهی جالب و گیرا به وجود این جام و تاثیر آن بر اتفاقاتی دارد که در کتاب
و در جریان داستان پادشاهی کی خسرو دارد .آرش حجازی در این کتاب نگاهی متفاوت به اسطوره ها و از جمله کی خسرو
دارد .در این کتاب که ماجرای آن از جایی شروع می شود که آدورا بانویی در مرز سی وهشت سالگی برای تدوین پایان نامه ی
دکترایش در مورد مقایسه تطبیقی اسطوره ای به نام کی خسرو با آرتور شاه دست بر قضا به کتابچه ای دسترسی پیدا می کند
که نویسنده اش ناشناس بوده و در پی آن که نویسنده را بیابد و بعد از جستجوهای بسیار نویسنده را که همان کی خسروی
معروف بوده را می یابد و به وسیله ی همان جام معروف ورجاوند سفری را در طول زمان شروع می کند .و تمام باورهای
قبلی آدورا به چالش کشیده می شود .
در حقیقت نویسنده در این داستان به نوعی به وجود زمانهای موازی اعتقاد داشته دنیایی که در آن زمان حال ،آینده و گذشته
با هم همزمان و در کنار هم بطور موازی در حال گذر هستند و آدورا و کی خسرو هم در این رمان مسافر زمان حال و گذشته
هستند.
در واقع آدورا در این سفری که با کی خسرو شروع می کند به حقیقت ماجرای این شاه معروف ایرانی از سلسله ی کیانی
پی میبرد از ماجرای مرگ سیاوش پدر کی خسرو بزرگ شدن کی خسرو بطور ناشناس در سرزمین توران ،و بازگشت او
به سرزمین ایران و خلاصه خاتمه دادن کی خسرو به جنگهای چندین ساله ایران و توران .
یخسرو سومین رمان آرش حجازی است، دو رمان قبلی او، اندوه ماه و شاهدخت سرزمین ابدیت با ده سال فاصله از هم منتشر شدند و اینک کیخسرو که شش سال پس از شاهدخت منتشر میشود، در آمیزهای از واقعیت و افسانه، زندگی و مرگ، عشق و نفرت، وجه دیگری از این نویسنده را به نمایش میگذارد.
نوشتار کتاب بسیار ساده جذاب و دلنشین بوده و انصافا خواننده را مشتاقانه تا پایان ماجرا به دنبال خود می کشد .
من از خواندن این کتاب همان حسی را پیدا کردم که هنگام بازدید از خرابه های تخت جمشید داشتم
خواندن این کتاب رو به دوستان کتاب خوان پیشنهاد میدم .
جملات کوتاه از متن کتاب :
پدربزرگم را کشتم.پیرمردی که همیشه مرا دوست داشت ،و هیچ کدامتان سرزنشم نکردید.مرا ستودید.
اما سایه ی آن پیرمرد تا ابد دنبالم است
چرا که در گیر آرمانی بزرگ،اتحاد یک ملتبودم.همه به افتخارم هلهله کشیدید.
برادرم را به کشتن دادم.کسی که پشت وپناهم بود،از خون من بود.دلتان سوخت،اما کسی مرامقصر ندانست.
اتفاق بود.جنگ خشک و تر را باهم می سوزاند.جلوی سرنوشت رانمی توان گرفت.
دایی ام را کشتم. قبل از اینکه بتوانم پشت اسب بنشینم،او سواری ام می داد.او هنر رزم را یادم داد.
اما می خواست از جان پدرش دفاع کند و مانع پیروزی من بود.چه شادی ها که نکردید وقتی در خونش
غلتاندمش،پهلوانی که پشت همه ی شما را به خاک می رساند .
تنها دوست راستین زندگی ام را کشتم.زیرا که می خواست از طایفه اش دفاع کند و دیگر دوران طایفه گذشته بود و
باید ملتی می ساختیم.
همه را کشتم و با هر قتل بیشتر مرا ستودید . دیگر خسته شده ام ،از دست همه تان.
نمی میرم و به زندگی محکومم.بروید،زندگی کنید. پدرم(سیاوش) کوشید طایفه ها را با عشق به هم پیوند بزندو
جانش را گذاشت . من انتقام را پرچم کردم و ملتی به وجود امد.
می ارزید؟؟؟؟؟
بروید.شما خوشبختید،چرا که درگذرید.
من می مانم،
برای اینکه من کی خسرو هستم.....
بخش هایی از کتاب کی خسرو
جنگیدن با دشمنی که از او نفرت داری آسان است، سخت، جنگ با آنانی است که دوستشان داری. اینجاست که شجاعت معنا مییابد.
آدورا گمان میکند دیگر همهچیز تمام شده، شوهرش بیست سال پیش مرده، پسرش بزرگ شده و از پیشش رفته و حالا فقط دو دلخوشی در زندگیاش دارد: کارش در انتشارات و تز دکترایش دربارهی اسطورهی کیخسرو.
اما هرگز چنین در اشتباه نبوده است.
درست موقعی که فکر میکند همهچیز را دربارهی کیخسرو میداند، کتابچهی عجیبی به دستش میرسد که تمام دانستههایش را دربارهی این شاه عارف و اسرارآمیز که در فرهنگ ایرانی به «شاه زنده» مشهور است، به چالش میکشد. اما نمیتواند در تز دکترایش از این یافتههای جدید استفاده کند، چرا که نویسندهی کتابچه هیچ اشارهای به هیچ مرجعی در نوشتههایش نکرده است. برای همین، آدورا جستجوی بزرگش را برای یافتن نویسندهی گمنام این کتاب آغاز میکند تا مستقیماً مستندات ادعاهای نویسنده را از از خود او بپرسد. جستجویی که به سفری طولانی و حیرتآور در زمان و مکان ختم میشود که تمام باورهای قبلی آدورا را به چالش میکشد.
کیخسرو سومین رمان آرش حجازی است، دو رمان قبلی او، اندوه ماه و شاهدخت سرزمین ابدیت با ده سال فاصله از هم منتشر شدند و اینک کیخسرو که شش سال پس از شاهدخت منتشر میشود، در آمیزهای از واقعیت و افسانه، زندگی و مرگ، عشق و نفرت، وجه دیگری از این نویسنده را به نمایش میگذارد.
دیدگاه خود را بنویسید