کتاب خلاقه خوانی اثر توماس آگدن مجموعهای از خوانشها و تفسیرهای خلاقانۀ آگدنِ روانکاو از متون اساسی تاریخ روانکاوی، خاصه رویکرد روابط موضوعی، است و خواندن آن به سفری میماند از دل تاریخ روانکاوی و مواجههای پرهیجان با افکار و آرای تأثیرگذار این وادی. آگدن به لطف دقت و خلاقیت خود نوشتههایی دورانساز را برگزیده و به خواننده نشان میدهد که در این متن چه ایدههای خفته که با تفسیر خلاقانه از پستوی مستوری بیرون خواهند آمد. کتاب خلاقهخوانی بیشک کتابی مختص عاشقان روانکاوی است؛ برای کسانی که در سودای غور و کنکاش در بحر بیانتهای آناند.
بخش هایی از متن کتاب...
وقتی از کتابی حرف میزنم که در نظرم مهم جلوه کرده، در اکثر اوقات از دهانم درمیرود و بهجای «کتابی که میخوانم»میگویم «کتابی که نوشتم»، ولی بعد حرفم را تصحیح میکنم. از دیگران شنیدهام که مدام این لغزش کلامی را دارند. به نظرم این خطا حاکی از این واقعیت است که وقتی درست و حسابی برای کتابی وقت میگذاریم، این احساس به ما دست میدهد که گویی خودمان آن را نوشتهایم یا لااقل وظیفۀ بازنویسی آن بر دوش ما بوده؛ راستش را بخواهید ما به تعبیری بس مهم چنین کاری هم کردهایم. خوانش تجربهای است که بیچونوچرا در آن «سوار»بر زین معنای متن نمیشویم. ما در کنش خواندن سواد متن را به ساختارهایی زبانشناختی دگرگون میکنیم که حاکی از چیزی هستند. باوجوداین، وقتی خلاقهخوانی میکنیم، باز کاری بیش از این میکنیم. متن را آغازگاه کار خود در نظر میآوریم و مجموعهمعانی و تصورات فردی خود را میسازیم:«کتاب را در میان دستانت بگیر و مشتاقانه به خواندن مشغول شو؛حاشا اگر چیزی را بیابی که من یافتهام» (امرسون، ۱۸۴۱، ص ۸۷). به نظرم این شیوۀ خواندن یا دقیق بگویم این جنبۀ خواندن، «خوانشی متعدی»یا تجربۀ خوانشی است که در آن فعالانه بلایی را سر متن میآوریم، آن را از آن خود میسازیم و چنان تفسیرش میکنیم که چیزی به متن افزوده میشود،چیزی که از پیش اقدام ما به خواندن در آن نبوده.
دیدگاه خود را بنویسید