«پریشانیهای تُرلِس جوان» شاهکاری است از «از روبرت موزیل» نویسندهٔ بزرگ اتریشی است که در ادبیات کلاسیکِ نوین او را با مارسل پروست و جیمز جویس مقایسه میکنند. در دوره ای نیز تصور میشد مارکی دوساد و فئودور داستایفسکی را در آغازین سالهای قرن بیستم، پیچیده درون هم، احضار کرده است. روانپژوهی استادانه و جسورانهٔ او باعث شده است «کالبدشکاف زندگان» لقب بگیرد، در عین آنکه زبانش از لطافتِ شاعرانه نیز بهرهمند است و حتی میتوان او را غزلسرای تنهایی خردمندان دانست.«پریشانیهای تُرلِس جوان» اولین اثر اوست که در سرآغازِ قرن پرفاجعهٔ بیستم، در سال ۱۹۰۶ منتشر شده است و از تجربههای دوران تازهجوانی او نیز نشانی دارد. این رمان به شرح آزار و شکنجهٔ حسابشدهٔ پسری دبیرستانی به دست همکلاسیهایش میپردازد و موشکافانه نشان میدهد که چگونه در پسِ پوستهٔ نازکِ متانتِ مدنیِ آدمها غرایزی موحش و قهرآلود و بدوی زبانه میکشد.
«پریشانیهای ترلس جوان»؛ رمانی دربارهی سه دوست نوجوان که تصمیم میگیرند همکلاسی دزدشان را تنبیه کنند؛ تنبیهی که شکنجه/ بازجوییست بدون در نظر گرفتن هیچ فرمی از اخلاقیات انسانی! ترلس، یکی از این سه نوجوان است که پریشاناحوالی و آشفتگیهایش، ورای دو دست دیگرش، یادآور میلورزیهای سرشار از شدت شخصیتهای ساد و درعینحال روان زخمی و رنجور مردان و زنان داستایفسکی است؛ عصارهی اروپای پساز عصر روشنگری که قرار است شمایلهای آخرین قرن هزارهی دوم پساز میلاد مسیح باشند! همان انسان تراز نوین، همان سفیدپوست متمدن که در کمتر از یک دهه بعد از کتاب موزیل، در فاصلهای سی ساله، دو جنگ بزرگ با دهها میلیون کشته به بار آورد. پریشانیهای ترلس جوان، به چالش کشیدن مردمانیست که هیولای درونشان را زیر پوست ادب مزورانهی خرد مطلق مدرنیته پنهان کردهاند؛ توحش لایههای بسیاری دارد که پیچیدهترینشان درون انسان سفیدپوست غربی لانه دارد؛ داستان ترلس و دوستانش روایت مثالی همین پیچیدگی وحشتزایی هستند که پایانی ندارد!
دیدگاه خود را بنویسید