«نیروی حال» نام کتابی محبوب و پرفروش نوشته «اکهارت تله» است که با ترجمه هنگامه آذرمی توسط کلک آزادگان منتشر و روانه بازار شده است . کتاب نیروی حال در سال 2002 به عنوان یکی از پرفروشترین آثار نیویورک تایمز انتخاب شد. اکهارت تله در این کتاب سعی دارد تا با تشرح زندگی پرفراز و نشیب خود، شما را به داشتن زندگی معنوی دعوت کند. نیروی حال به شما نشان میدهد که چطور با کنار زدن گذشته میتوان زندگی بهتری رقم زد. پس سعی کنید این کتاب ارزشمند را از اعماق وجود خود درک نمایید.
امروزه بشر به دنبال پاسخ دو پرسش مهم است: ما که هستیم؟ ماهیت دنیایی که در آن زندگی میکنیم چیست؟ پاسخ به این پرسشها کیفیت ارتباط با خانواده، دوستان و همکاران را معین میکند و اگر وسیعتر بنگرید، کیفیت جامعه را مشخص مینماید.
هنگامی که خواندن کتاب نیروی حال را شروع میکنید، در آغاز امکان دارد مفهوم بعضی از لغات مانند «هستی» و «حضور» برایتان کاملاً روشن نباشد ولی به خواندن ادامه دهید. ممکن است پرسشها یا استدلالهایی به ذهنتان برسد که در بخشهای بعدی به آنان پاسخ داده شود و یا ممکن است با تفکر بیشتر در مطلب یا در خودتان به جواب سوالات مورد نظر دست یابید.
برای فهم مطالب کتاب عجله نکنید، نیازی نیست که همهی محتوای آن برایتان قابل درک باشد. لازم نیست با کلیه مطالب این کتاب موافق یا مخالف باشید. پس قضاوت در رابطه با مطالب آن را به زمانی دیگر موکول کنید.
گرفتاریهای بشر ریشه در افکار خودش دارد. ذهن مشتاق است تا مطالب را دستهبندی و مقایسه کند اما اگر در مورد این کتاب سعی در مقایسه کردن اصطلاحات آن نداشته باشید به نتیجه بهتری خواهید رسید وگرنه احتمال گیج شدن وجود دارد.
در ورای کلام نویسنده، قدرتی نهفته است که آن را تنها در بیان مربیان معنوی بسیار شاخص میتوان یافت. او از اعماق حقایق، مسیری نیرومند را به دیگران، برای ملحق شدن به خود نشان میدهد. بدون شک اگر باقی مردم نیز این راه را بپیمایند، جهان جای بهتری خواهد شد.
اکهارت تُله یا تولی (Eckhart Tolle) | (زاده ۱۶ فوریه ۱۹۴۸ در آلمان) نویسنده و معلم معنوی آلمانی است. او پس از انتشار دو کتاب پرفروش نیروی حال و طلوع زمین نو به شهرت رسید. در سال ۲۰۱۱ Watkins Review او را در فهرست «۱۰۰ انسان زندهٔ بانفوذ معنوی» در رتبهٔ اول قرار داد. در سال ۲۰۰۸ ستوننویس نیویورکتایمز او را محبوبترین نویسنده کتابهای معنوی در ایالات متحده نامید.
در بخشی از کتاب نیروی حال میخوانیم:
یاد بگیر تا زمان را فقط در موارد عملی زندگی روزانهی خود به کار بگیری – میتوانیم این زمان را زمان ساعتی بنامیم – اما پس از استفاده از آن در این موارد، بلافاصله به آگاهی لحظهی حال برگرد. به این شیوه، دیگر «زمان روانی»، که یکی انگاشتن خود با گذشته و فرافکنی مدام خواهشها به آینده است، در تو انباشته نمیشود.
زمان ساعتی، فقط قرار گذاشتن و یا تنظیمِ برنامهی سفر نیست. زمان ساعتی، شامل درس گرفتن از گذشته برای عدمِ تکرارِ اشتباهات، تعیینِ هدفها و گام برداشتن به سوی آنها نیز میشود. پیشبینیِ آینده بر اساس الگوها و قوانینِ فیزیکی و ریاضی و غیره، و نیز یادگیری از گذشته و تدارکِ عملکردی درست بر اساسِ پیشبینیها نیز بخشی از کارکردهای زمان ساعتیست.
اما حتی در اینجا، در حوزهی زندگیِ عملی، جایی که نمیتوانیم بدونِ رجوع به گذشته و آینده کاری انجام بدهیم، لحظهیِ حال از اهمیتی اساسی برخوردار است: هر درسی که از گذشته میگیریم، مربوط به لحظهی حال است و در لحظهیِ حال به کار گرفته میشود. تنظیمِ برنامهها و تعیین هدفها و عمل کردن برای رسیدن به هدفها نیز در لحظهیِ حال اتفاق میافتد.
مرکز توجهی آدم روشن شده، همواره لحظهیِ حال است. با وجود این، آنها، در حاشیه، نسبت به زمان نیز آگاهی دارند. به تعبیر دیگر، آنها از زمان ساعتی استفاده میکنند، اما از زمان روانی آزاد و رهایند.
دیدگاه خود را بنویسید