«سفر سیلکا» رومین رمان منتشر شده از «هدر موریس» بعد از «خالکوب آشویتس» است. داستان این کتای درباره دختری است که در سال 1942، وقتی تنها شانزده سال سن داشت به یکی از اردوگاه های متمرکز آشویتس برده شد. زیبایی بی بدیل او بلافاصله توجه فرمانده را جلب می کند. سیلکا که به اجبار از باقی زنان زندانی جدا شده، خیلی زود یاد می گیرد که قدرت، حتی اگر ناخواسته بدست بیاید باز هم مساوی با بقاست.زمانی که جنگ تمام شده و آزادی به اردوگاه برمی گردد، سیلکا باز هم از آزادی محروم می ماند؛ چرا که او به جرم همکاری و خوابیدن با دشمن محکوم شده و به یک زندان اردوگاهی در سیبری فرستاده می شود. ولی مگر او چاره ای هم داشت؟ چارچوب های اخلاقی برای سیلکا، کجا قرار می گیرند؛ برای او که وقتی هنوز بچه بود به آشویتس فرستاده شد.در سیبری سیلکا با چالش هایی مواجه می شود که هم جدید است و هم به طرز وحشتناکی آشنا؛ مثل توجه ناخواسته ی نگهبانان. اما زمانی که او با یک دکتر زن مهربان آشنا می شود، تحت حمایت او قرار می گیرد و شروع می کند به مراقبت از مریض های اردوگاه که با شرایط ظالمانه ای دست و پنجه نرم می کنند.
هدر موریس یا ( هیثر موریس) نویسنده سرشناس نیوزلندی است که درحال حاضر در استرالیا زندگی می کند. او در طول سال ها کار در بیمارستانی در ملبورن، به مطالعه و نوشتن نمایشنامه می پرداخت و پس از مدتی، نویسندگی را به صورت تمام وقت پی گرفت.
«خالکوب آشویتس» و «سفر سیلکا»و «خواهران زیر آفتاب تابان» آثار منتشر شده از این نویسنده هستند.
دیدگاه خود را بنویسید