«تجدد آمرانه اثری به قلم «تورج اتابکی» که در آن «جامعه و دولت عصر رضاشاه» را زیر ذره بین برده و به بررسی ظهور و سقوط رضاشاه میپردازد و مجموعه مقالات «تجدد آمرانه» نشان می دهد که چگونه مدل فرانسوی پس از ناپلئونی یا بناپارتیستی، که به معنای استقرار دولت مرکزی قدرتمند و صنعتی شدن جامعه است، الگوی اصلی نوسازی ایران شد. علیرغم این واقعیت که ایران مدل مدرنیته را برای مدرنیزاسیون خود انتخاب کرد، اما از مهم ترین فرض عصر مدرن اروپا، یعنی جایگزینی فرد با گروه به عنوان زیربنای ساختار جامعه چشم پوشی کرد.
از آنجا که روشنفکران که از شکست قانون اساسی و بی ثباتی ناشی از آن ناامید شده بودند، هرگونه تغییر از پایین را با تضعیف وحدت و استقلال کشور پیوند می زدند، هرگونه اصلاح از پایین با آسیب به وحدت و استقلال کشور برابر می شد. در نتیجه، آنها قدرت حکومت مرکزی را تنها نیرو محرکهی ممکن برای تغییر دانستند و زمینه را برای یک رهبر قوی و الهام بخش جهت اطمینان از عملکرد هماهنگ سازمانهای حکومتی فراهم کردند.
"تجدد آمرانه" به کوشش "تورج اتابکی" شامل مجموعه ای از مقالات در زمینهی "جامعه و دولت عصر رضاشاه" است. در اروپا حکومت مطلق چهار قرن دوام می آورد ولی در تاریخ ایران، حکومت خودسرانه یک شکل رایج و طبیعی از حکومت بوده است. دیگر اینکه دولت مطلق اروپایی به طبقه مالک متکی است، بنابراین محدود به یک چارچوب قانونی است، اما دولت خودسر ایرانی مستقل از تمام طبقات اجتماعی است و نه فقط در رأس، بلکه فراتر از جامعه است و بنابراین فقط با دامنهی قدرت فیزیکی خود است که محدود می شود.
دیدگاه خود را بنویسید