«هرگز رهایم مکن » اثری ماندگار، فوق العاده زیبا و خاص به قلم «کازوئو ایشی گورو»است که موفق به دریافت جایزه نوبل است، داستاناین رمان در انگلستان رخ میدهد. گروهی دانشآموز روستایی در مدرسهای عجیب و غریب به نام «هیلشم» ساکن هستند. این مدرسه شبیه مدرسه هایی که می شناسیم نیست با اینکه دانشآموزان مدرسه به فعالیتهای معمولی مثل نقاشی کشیدن، کتاب خواندن و بازی کردن مشغول هستند، اما رازی در این مدرسه وجود دارد که فقط مسئولین مدرسه از آن باخبرند. رازی دربارهی دانشآموزانی که در مدرسه زندگی میکنند و سرنوشت غریبی در انتظارشان است.«روت، تومی و کتی» از دانشآموزان این مدرسه هستند.همبازیهایی که از زمان مدرسه تا دوران بزرگسالیشان رابطهی عاشقانهی پیچیدهای با هم دارند. آنها از همان دوران مدرسه در جستجو برای کشف حقایقی دربارهی زندگیشانند. حقایقی که نشان میدهد علت وجود داشتن آنها با انسانهای دیگر فرق دارد. «کتی اچ سی» راوی داستان، بعد از گذشت سالها از دوران کودکیش اکنون پرستاری است که تلاش میکند از معمای مدرسهی «هیلشم» پرده بردارد. این داستان دربارهی اندوه موقعیت انسانی و چیستی اوست
محصولات مرتبط
کتاب هرگز رهایم مکن (رمان) اثر کازوئو ایشی گورو
نویسندگان ژاپنی که در ایران شناخته شده و محبوب هستند زیاد نیستند. شاید مقام اول هاروکی موراکامی با آن رمان های بالا بلند و تخیلی اش باشد و دوم «کازئو ایشی گورو» با سبکی رئال در مقابل هاروکی موراکامی. کتاب پیشنهادیام برای شما، از نفر دوم است. یعنی کازئو ایشی گورو با آن قلم نازنینش که به شدت آدم را جذب دنیای داستانیاش می کند. راحت و ساده داستان را پیش میبرد و صبورانه. کمکم و قطرهچکانی همهی زوایای تاریک داستان روشن میشود. «هرگز رهایم مکن» رمان این نویسندهی ژاپنی بریتانیایی است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. در همان سال بالافاصله تحسین شد، جایزه گرفت در لیست بهترین های تایمز قرار گرفت و بعدها مایه ی اقتباس سینمایی شد. اسم این رمان بسیار کشش داد و جذاب است مخصوصا برای عاشقانه خوانها و رمانتیکها. داستان رمان از این قرار است که کتی اچ سی و یک ساله، داستان زندگیش را برای ما روایت میکند. کتی، تامی و روت، دانش آموزان مدرسهی شبانهروزی نامعمولی به نام هیلشم هستند. در هیلشم دانش آموزان فقط به یادگیری و آفرینش هنرهایی مثل نقاشی، سفالگری و کاردستی میپردازند و بر سلامتی بچهها نظارت شدیدی اعمال میشود. همچنان که کتی داستان بزرگ شدن خودش و دوستانش، عشق ناگفتهاش به تامی و دوستی پر فراز و نشیبش با روت را پیش میبرد، ما هم به آهستگی پی به حقیقت وجود این بچهها میبریم. اگر این رمان ایشی گورو و خواندید و دوست داشتید کتاب های دیگرش را بخوانید بدانید تنها نیستید من هم همین حس را داشتم.
قسمت هایی از کتاب هرگز رهایم مکن
خاطرات، حتی گران بها ترین آن ها، به شکل شگفت انگیزی سریع از یادمان محو می شوند. اما من این را قبول ندارم. خاطراتی که بیشترین ارزش را برایم دارند، هیچ وقت برای من محو نمی شوند.
گاهی اوقات، آن قدر در مصاحبت با خودم غوطه ور می شوم که اگر ناگهان به آشنایی بربخورم، کمی شوکه کننده است و زمانی طول می کشد تا خود را وفق دهم.
همه ی کودکان را باید فریب داد، اگر قرار است آنان بدون هیچ آسیبی بزرگ شوند.
دیدگاه خود را بنویسید