تائیس رمانی است از آناتول فرانس رماننویس فرانسوی دربارهٔ زنی به نام تائیس.این رمان اولین بار در سال ۱۸۹۰ چاپ شد، داستان زاهدی مسیحی به نام پافنوس است که شیفتهٔ تائیس روسپی اسکندرانی میشود و به زهد چندساله اش پشت پا میزند.آناتول فرانس را سلطان نثر خوانده اند چرا که در نثر او هر کلمه به جای خود نشسته است.جابه جا کردن واژگان در آثار فرانس ناممکن است. طنزپردازی آثار او را خواندنی می کند ولی او هیچ گاه به طنز اکتفا نمی کند و به سوی هجو می رود. اما هجو او با نثر آهنگین، گرمی شاعرانه و عشق به زیبایی کلام، لطف خاضی دارد. انتقادهای او تلخ و زننده است ولی چون به خاطر دلسوزی برای بشریت و برقراری عدالت است، به دل می نشیند.در نظر آناتول فرانس، وجود هیچ چیز به خودش بستگی ندارد؛ به طور مثال، نادانی از امور لازم عالم هستی است و اگر همه چیز را می دانستیم، نمی توانستیم زندگی را حتی برای یک ساعت تحمل کنیم.نسخه حاضر چاپ اول و متن کامل این کتاب می باشد که نخستین بار در سال 1330 در پاریس منتشر شده است.
محصولات مرتبط
بخش هایی از متن کتاب
در آن روزگار، صحرا پر از تارکان دنیا بود که هزارها صومعه با خاک و گل و شاخه های درخت به دست خود در دو طرف رود بزرگ نیل ساخته بودند. . این صومعه ها به طوری با فاصله های معین از یکدیگر ساخته شده بود که مرتاضان در عین حال که به انفراد و تجرد زندگی میکردند، در مواقع احتیاج هم ممکن بود به یاری یکدیگر بشتابند. تعدادی کلیسا که بر سر در هر یک صلیبی نصب بود، به طور پراکنده در اطراف ساخته شده بود که در اعیاد و روزهای مذهبی کشیش ها برای اجرای مراسم مذهبی در آن اجتماع میکردند.
پافنوس بخشی از اوقات خود را به تعلیم شاگردان و بخشی را به اجرای عملیات زاهدانه می گذراند و بسیار در امور قدسی تفکر میکرد مگر به قوه تفکر به اسرار و ژرفای کتب برسد و اگرچه از نظر سنی جوان بود ولی قابلیت سالخوردگان را داشت. شیاطین که دایما در پی وسوسه مرتاضان بودند، جرأت نزدیک شدن به او را نمی کردند. بسا واقع میشد شب در روشنایی ماهتاب هفت شغال کوچک در مقابل اتاق پافنوس دیده می شد. این شغال ها سینه بر خاک داده، بر زمین نشسته و بی حرکت و بی هیچ صدایی گوش تیز میکردند و چنان حدس زده می شد این هفت شغال مظاهر هفت شیطان هستند و پافنوس به نیروی تقوی و تقدس، آنها را در آستانه منزلش متوقف نگاه داشته است.
دیدگاه خود را بنویسید