معرفی رمان "خرمگس" اثر "اتل لیلیان وینیچ" ؛ خرمگس بی تردید یکی از "مشهورترن رمان های سیاسی دنیاست" که درباره ی زندگی یک شخصیت انقلابی و حالات و احوال او نگاشته شده است .این رمان بر خلاف بسیاری از آثار منتسب به جنبش ادبی رئالیسم سوسیالیسم، به نفع حذبی بیانیه صادر نمی کند، خواننده در این رمان قرار نیست به عنوان هسته مرکزی داستان، روند و پیشروی یک انقلاب را دنبال کند ، بلکه به تماشای جزئیات وجودی یک قهرمان از جنس خودش می نشیندو غم انگیز ترین و تاثیرگذارترین حوادث را همراه او تجربه خواهد کرد..اکنون میتوانید این کتاب را با تخفیف ویژه, به صورت آنلاین از سایت دیجی کتاب خرید نمایید.جهت مشاهده معرفیاجمالی کتاب ها به همراه خلاصه، نقد, بررسی و بخش هایی از متن کتاب ها... به کافه دیجی کتاب مراجعه نمایید.
نقد و برسی کتاب خرمگش شاهکار خانم اتل لیلیان وینیچ
وقایع تاریخی زمانی که با زبان ادبیات و در قالب رمان بیان میشوند بسیار جذابتر و تاثیرگذارتر خواهند شد. اتل لیلیان وینیچ فعالیتهای سیاسی سازمان ایتالیای جوان را در بستری از داستان، با زبانی شیوا و گاهی اوقات در قالب طنز بیان کرده است. برای علاقهمندان رمانهای سیاسی و داستان مبارزات مردمی، کتاب خرمگس بیشک یکی از جالبترین و جذابترین کتابها خواهد بود.
آرتور بورتون شخصیت اصلی داستان خرمگس مسیحی متعصبی است که با کشیشی به نام پدر مونتالی روابط بسیار صمیمانهای دارد و این رابطه استاد و شاگردی آنها، برای سالیان دراز ادامه داشت. اما پس از مدتی پدر مونتالی به دلیل ترفیع از کلیسا میرود و کشیش جدیدی جایگزین او میشود. کشیش جدید که جاسوس است اعترافات آرتور را لو میدهد و باعث دستگیری جمعی از اعضای سازمان جوانان و آرتور میشود. آرتور پس از آزادی از زندان متوجه میشود که اعضای سازمان و جما معشوقهاش او را مقصر میدانند. برخورد اعضای سازمان با او و همچنین ریاکاری و فریب کلیسا باعث سرخوردگی آرتور میشود. در همین حال آرتور نامهای از مادرش پیدا میکند که متوجه میشود پدر مونتالی پدر واقعی اوست. با توجه به تمام این اتفاقات او به طور ساختگی خودکشی میکند و ناپدید میشود. سیزده سال بعد آرتور به عنوان خرمگس و با نام مستعار به سازمان ایتالیای جوان باز میگردد. او به دلیل قدرت نویسندگی بالایی که دارد و توانایی که در نوشتن مطالب هجوآمیز دارد مورد توجه تمام اعضای حزب قرار میگیرد اگرچه که رنج سالیان تنهایی، ظاهر او را کاملا تغییر داده است. حتی جما نیز به او علاقمند میشود. در ادامه تقابل او و پدر مونتانلی هنگام محاکمه او، برخوردی بسیار جذاب و چالشبرانگیز را برای هر دو روایت میکند.
خانوم اتل لیلیان وینیچ؛ خالق کتاب خرمگس
خانم وینیچ در خانواده مشهور انگلیسی در ایرلند کنونی (بریتانیا) متولد شد. پدرش از ریاضیدانان بزرگ بود و مادرش مقلات اجتماعی مینوشت. او در 18 سالگی برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و شروع به آموختن موسیقی، فلسفه، زبانشناسی و ادبیات کرد. پس از پایان تحصیلاتش علاقمند به مسائل اجتماعی شد و زندگی مبارزان راه آزادی برایش بسیار جذاب و تاثیرگذار شد. وینیچ مدتی در روسیه به فراگیری زبان روسی مشغول شد و آثار نویسندگان مشهور روسیه مانند «داستایوفسکی»، «گوگول» و «کاشین» را به انگلیسی ترجمه کرد. در سال 1897 اولین رمان خود را با نام خرمگس منتشر کرد. کتاب در مدت کوتاهی به شهرت رسید و تجدید چاپ شد. از خرمگس به عنوان یکی از کم نظیرترین رمانهای سیاسی که زندگی و شخصیت یک مبارز را به تصویر کشیده است، یاد میشود. وینیچ یکی از نویسندگان مهم در حقوق زنان نیز هست و هنوز هم مقالات او درباره مقام زنان در جامعه بسیار مشهور و تاثیرگذار هستند. «جک دایمند» کتاب دیگر نویسنده است که باز هم در مورد ریاکاری و فساد کلیساست. سومین رمان او «الیویالتام» در سال 1904 نوشته شد و 6 سال بعد رمان بعدی خود را با نام «دوستی گسیخته شده» منتشر کرد که درباره زندگی شخصیت خرمگس در آمریکای جنوبی است. آخرین رمان او «کفشت را بکن» نیز درباره خرمگس است و زندگی اجداد مادری او را بررسی میکند. او در سال 1960 در سن 96 سالگی درگذشت.
خرمگس؛ نیرومحرکه جامعه
رمان خرمگس با نام اصلی The Gadfly شرایط و اوضاع جامعه ایتالیا را طی سالهای 30 تا 40 قرن 19 میلادی روایت میکند. زمانیکه ایتالیا تحت اشغال ارتش اتریش بود در مناطق اشغال شده، مردم مبارزاتی پراکنده را علیه نیروهای اشغالگر انجام میدادند، تا اینکه در سال 1831 «سازمان مخفی ایتالیای جوان» شکل گرفت. داستان خرمگس در همان سالها روایت میشود. اما وینیچ به روایت داستانی صرفا سیاسی اکتفا نکرده است و کتاب تنها در مورد وقایع تاریخی نیست بلکه درون مایهی اصلی کتاب فلسفی است و تقابل دیدگاههای مذهبی آرتور بورتون به عنوان قهرمان داستان با آرمان و آرزویش، که همانا آزادی است را به نمایش میگذارد. نویسنده با هنرمندی تمام آرتور را به عنوان یکی از دوست داشتنیترین مبارزان ادبیات داستانی جهان خلق میکند. آرتور که سرشار از عشق به دیگر انسانهاست در طی مبارزاتش متوجه میشود که تمام آموزههای کلیسا که از بچگی آموخته است در تقابل با آزادی و رهایی اوست و با پوچی فرمانهای کلیسا مواجه میشود. پس از آن است که آرتور همانند خرمگس که اسب را وادار به حرکت میکند برای آزادسازی و پیشرفت جامعه خود تلاش میکند. در سراسر رمان وینیچ شخصیتهای داستان را در بیان عقایدشان آزاد میگذارد و چند صدایی در روایت قصه به خوبی دیده میشود. همه شخصیتهای داستان از آرتور، بولا، جما و مارتینی در تقابل با هم گفتگویی بزرگ را شکل میدهند و راوی سوم شخص صدای غالب رمان به هیچ وجه نیست. نکته دیگر جذاب درباره کتاب این است که سبک واقع گرایی (رئالیستی) در سراسر کتاب حفظ میشود. شخصیتها در اثر حوادث به یکباره تغییرات فاحشی نمیکنند و تغییرات شخصیتی آنها به مرور زمان اتفاق میفتد.
اقتباسهای کتاب خرمگس
اگرچه داستان کتاب در ایتالیا رخ میدهد اما در ایتالیا کاتولیک خرمگس خیلی مورد توجه قرار نگرفت. در عوض در کشورهای چپگرا و کمونیستی مثل روسیه و گرجستان کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفت و نسخههای سینمایی و همچنین نمایشنامههایی از آن اقتباس شد. مشهورترین اقتباس از کتاب فیلم سینمایی «ریوارس» است که در کشور آذربایجان ساخته شده است. از دیگر اقتباسهای سینمایی کتاب میتوان به «کرازانا» اشاره کرد که باز هم در کشور آذربایجان تهیه و تولید شد. همچنین فیلم «اوود» نیز به زبان روسی در سال 1955 از روی رمان خرمگس اقتباس شد. آخرین اقتباس سینمایی نیز متعلق به یک کشور چپ گرای دیگر یعنی چین است که در سال 2003 «تیان مینگ» فیلم «نیومنگ» را براساس این رمان ساخت.
«جرج برنارد شاو» در سال 1898 نمایشنامهای با عنوان خرمگس را از کتاب اقتباس کرد. همچنین نمایشنامهنویسان روس نمایش «اوواد» را بر اساس داستان کتاب نوشتند. علاوه بر این نمایش «زرتوا سوودی» نوشته «ال آوریان» در سال 1906 به زبان روسی از کتاب خرمگس اقتباس شده است.
در بخشهایی از کتاب میخوانیم
جای تاسف است که کلیسا کشیشان را از ازدواج منع میکند. پدر! من اطمینان دارم که اگر شما پیمان نبسته بودید. اگر ازدواج میکردید فرزندانتان بسیار ... هیس! این کلمه با چنان زمزمه سریعی ادا شد که به نظر میرسید سکوت بعدی را عمیقتر میسازد.
فایده پیمانها چیست. این پیمانها نیستند که در میان مردم بستگی ایجاد میکنند. اگر انسان احساسی خاص نسبت به چیزی داشته باشد. این احساس او را بدان وابسته میسازد. ولی اگر چنان احساسی در او نباشد هیچ عاملی قادر به ایجاد چنین وابستگی نخواهد بود.
رستگاریتان را جاودانه در آغوش بگیرید، از ثمرهاش بهره ببرید! من آن را همچون استخوانی که جلوی سگهای گرسنهی خیابانی میاندازند، به سوی شما افکندم! دیگر از بهای غذایی که میخورید نگران نباشید، بیایید شکمتان را از گوشت تن پسرم پر کنید! ای بربرهای آدم خوار، ای خون آشامان مرده خوار! اینک از گوشت تن پارهی جگر من بخورید! خون گرم و جوشان قلب جگرگوشهی من، خونی را که به خاطر شما ریخته شد، بنوشید. آنرا سر بکشید، بلیسید و لبهایتان را با آن سرخ کنید. هم چون کرکسهای مرده خوار، گوشت را از کف یکدیگر بربایید، بر سر آن با هم بجنگید و سرانجام آنرا حریصانه ببلعید؛ ولی دیگر مرا شکنجه نکنید. به این تنی که به خاطر شما قربانی شده بنگرید، قطعه قطعه و خون چکان ... هنوز قلبش از زندگی رنج آور میتپد، از این احتضار جگرسوز میلرزد؛ بیایید مسیحیان، این را بنگرید و بخورید!
این را نیز به خاطر داشته باشید که روح لال است. صدایی ندارد که فریاد برآورد. باید تحمل کند. تحمل کند و باز تحمل کند.
هرچه زمان انجام کاری بیشتر باشد. دلایل شروع آن نیز بیشتر است.
دیدگاه خود را بنویسید