معرفی کتاب گوژپشت نوتردام اثر ویکتور هوگو : کتاب حاضر شاهکار ماندگار از هوگو که در زمره ی اولین رمان های برجسته ی دوره ی «رمانتیک» به حساب می آید، چندین و چند دهه است که با داستان جذاب و تأثیرگذار شخصیتی به نام کازیمودو، مخاطبین سراسر جهان را به وجد آورده است. کازیمودو، گوژپشتی با ظاهری رعب انگیز است که در برج زنگ دارِ معروف ترین کلیسای پاریسِ قرون وسطایی زندگی می کند. مردی به نام کلود فرولو از کازیمودو مراقبت و نگهداری می کند؛ فرولو، کشیشی جدی و حتی عبوس است که چندان کاری به کار آزار و اذیت های وارد شده بر کازیمودو ندارد. اما کسی برای کمک به گوژپشت پا پیش می گذارد؛ یک زن کولی زیبا به نام اسمرلدا که مهربانی اش، قلب کازیمودو را لبریز از عشق می کند. آیا گوژپشت می تواند اسمرلدا را از نقشه ی شیطانی فرولو نجات دهد؟ یا این که همه ی آن ها با هم در تاریکی های نوتردام نابود خواهند شد.نسخه حاضر یکی از بهترین و روانترین ترجمه های موجود در بازار است.اکنون می توانید این کتاب را با تخفیف ویژه از دیجی کتاب خرید نمایید.معرفی کامل کتاب به همره نقد بررسی خلاصه و بخش هایی از متن کتاب در کافه دیجی کتاب
محصولات مرتبط
ویکتور ماری هوگو (فرانسوی: Victor Marie Hugo؛ زاده ۲۶ فوریه ۱۸۰۲ – درگذشته ۲۲ مه ۱۸۸۵) شاعر، داستاننویس و نمایشنامهنویس پیرو سبک رومانتیسم فرانسوی بود. او یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی است. آثار او به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری رایج، در زمان خویش اشاره کرده و بازگویندهٔ تاریخ معاصر فرانسه است. از برجستهترین آثار او بینوایان، گوژپشت نتردام و مردی که میخندد است. مشهورترین کارهای هوگو در خارج از فرانسه بینوایان و گوژپشت نتردام است و در فرانسه بیشتر وی را برای مجموعه اشعارش میشناسند.
معرفی کتاب گوژپشت نتردام
کتاب گوژپشت نتردام یکی از مطرحترین داستانهای ویکتور هوگو است. گوژپشت نتردام، پس از انتشار، بسیار مورد توجه واقع شد. کمپانی والت دیزنی براساس آن یک انیمیشن ساخت. این اثر همچنین مورد اقتباس یک فیلم سینمایی و چند اپرا نیز قرار گرفته است.
داستان رمان گوژپشت نتردام (The Hunchback Of Notredame) از این قرار است که، در پاریس قرن پانزدهم میلادی، رئیس نگهبانان شهر، نوزاد ناقصالخلقهای را پیدا کرده، سرپرستی او را به عهده میگیرد و او را در برج کلیسای نوتردام نگهداری میکند. این کودک که صورتی نازیبا دارد را کازیمودو مینامند. کازیمودو که که بدنی قدرتمند دارد، مسئول نواختن ناقوسهای کلیسا میشود. بیست سال بعد، زمانی که پاریس در تکاپوی برگزاری جشنی است، کازیمودو، اسمرالدا را میبیند، دخترکی کولی که در خیابانها برنامه اجرا میکند و ماجرا از اینجا آغاز میشود...
در کتاب گوژپشت نتردام، شما نمونههاى گوناگونى از زندگى را مىبینید: انحراف و سقوط یک کشیش، هرزگى و ولنگارى یک طلبه، عیاشى و بدعهدى یک افسر، عشق و علاقه پابرجا و شدید یک دختر کولى، فداکارى و ازخودگذشتگى یک هیولاى آدمنما و خلاصه تمام مردم پاریس را از ولگردان و کولىها و دزدان گرفته تا لویى یازدهم خواهید شناخت.
ویکتور هوگو (Victor Hugo) در این کتاب اعجاز مىکند و با آن مهارت و چیرهدستى که از خصوصیات نویسندگى اوست، انسانیّت و از جانگذشتگى آدمى را که از همهجا رانده شده و پشت و پناهى ندارد و به واسطه زشتى خویش مطرود همه است، آنقدر خوب و استادانه رنگآمیزى نموده و مجسم مىسازد که بهتر از آن امکانپذیر نیست. این هیولاى گوژپشتى که تقریبا در همهجاى کتاب به چشم مىخورد و در واقع قهرمان داستان است در برابر خوبى و مهربانى و ابراز وفادارى نسبت به آزاد کننده خویش، خود را به هر آب و آتشى زده و تا سرحد فداکارى پیش مىرود.
هوگو، در این کتاب غمانگیز و آموزنده و در این شاهکار عالىِ تاریخى و عشقى حقایق تلخ زندگى و مفاسد و معایب نادانىهاى یک اجتماع دور از تمدن را به رخ بشریت کشیده و او را با تازیانهاى که هم عبرتآموز است و هم خیرخواهانه، تأدیب نموده و دلسوزانه راه زندگى را نشان داده است.
در بخشی از کتاب گوژپشت نتردام میخوانیم:
واى... براى دومین دفعه که تو را دیدم بیهوش شدم و هوش از دست دادم. دیوانه و سرگردان شدم. دیگر نمىخواستم یک لحظه از تو دور باشم، نمىدانستم کجا بروم و چگونه تو را به چنگ آورم. مىدیدم ریسمانى به بالهاى شکستهام بسته شده و سر دیگر آن به پاى شیطانى است و او مرا به دنبال خود مىکشاند. در کوچه و بازار به دنبالت ولو و آواره بودم و در پایان روز چون به حجره باز مىگشتم، مىدیدم عشق و علاقهام هزاران بار از آغاز بیشتر شده است. مىدانستم که تو یک دختر کولى و جادوگرى. مىخواستم تو را به دادگاه کشانده و خود را از دستت خلاص کنم. دستور دادم که دیگر نگذارند، در میدان گرو معرکه بگیرى، بدین وسیله پیش خود تصوّر مىکردم که خواهم توانست فراموشت کنم، امّا تو به دستورم اعتنا ننموده و باز هم در میدان ظاهر شدى.
بیوگرافی ویکتور هوگو شاعر و نویسنده فرانسوی
«ویکتور ماری هوگو» Victor Marie Hugo شاعر و نویسندهی فرانسوی در 26 فوریه سال 1802 به دنیا آمد. او در کودکیاش به شهرهای مختلف سفر کرد و مدتی در مدرسهای در مادرید درس خواند. او معلم خصوصی داشت و مادرش از علاقهمندان به «ولتر»، فیلسوف و نویسندهی اهل فرانسه بود. او در کنار تحصیلات ابتداییاش آثار «فرانسوا-رنه دو شاتوبریان»، شاعر فرانسوی را دنبال میکرد و از سن کم مجذوب ادبیات و شعر بود. او در همین دوران اشعار «ویرژیل»، شاعر کلاسیک رومی را ترجمه کرد و خود سرودن قصیده را آغاز کرد. «هوگو» نخستین اثرش را که مجموعهای از اشعار بود را در سال 1822 منتشر و به دنبال آن نوشتن داستان را آغاز کرد.
«ویکتور هوگو» برخلاف علاقهی مادرش به رشتهی حقوق، ادبیات را دنبال کرد و اشعارش توجهی اعضای فرهنگستان فرانسه را به خود جلب کرد. او در جوانی دو جایزه از ادارهی آموزشوپرورش فرانسه دریافت کرد و با برادرانش در تأسیس یک مجلهی ادبی همکاری کرد. اشعار اولیهاش تمجید و تحسین لویی شانزدهم را به دنبال داشت، از این رو او موفق به دریافت مقرری سالیانه شد. او در همین سالها با گروهی از نویسندگان فرانسه ملاقات میکرد و مکتب رمانتیسم را بنا نهاد. او در بیستوپنجسالگی نخستین نمایشنامهاش با عنوان «کرامول» را با مقدمهای مفصل دربارهی مکتب رمانتیسم نوشت و سال 1829 رمان «واپسین روز یک محکوم» را منتشر کرد. او در اواسط قرن نوزده از اعضای فرهنگستان شد و بهعنوان نماینده مجلس عالی قانونگذاری فرانسه انتخاب شد. او فعالیتهای اجتماعی و سیاسی را دنبال میکرد و خواستار تحصیلات همگانی، لغو بردگی، لغو مجازات اعدام و فقرزدایی بود.
مکتب رمانتیسم بخشی از آثار هنری اروپا را در برمیگیرد که چهارچوبهای سنتی را کنار میزند. آثار تولید شده در این زمینه مملو از احساسات هستند و گرایش به سمت خیال و اتفاقهای عجیب دارند. این جنبش که با انتشار آثار «ویکتور هوگو» آغاز شد در کشورهای دیگر ازجمله انگلستان و آلمان نیز دنبال شد. این مکتب مخالف جامعهی اشرافی آن زمان بود و هنرمندان با تکیهبر این موضوع آثار زیادی را منتشر کردند. «ژان-ژاک روسو»، «فرانسوا-رنه دو شاتوبریان»، «آلفونس دو لامارتین»، «استاندال» و «الکساندر دوما» از دیگر نویسندگان و ادیبانی هستند که در این حوزه آثار قابل توجهی دارند.
«ویکتور ماری هوگو» را با کتاب شاهکار و ماندگار «گوژپشت نتردام» میشناسند. این اثر سال 1831 منتشر شد که روایت داستان سه شخصیت «اسمرالدا»، «کازیمودو» و «کلود فرولو» است. این کتاب تصویری از فضای تاریخی قرونوسطایی پاریس است که شخصیتهای اصلی آن درگیر عشق، خیانت و اعدام میشوند. این کتاب اثری شاهکار در ادبیات داستانی فرانسه است و باگذشت حدود صد دویست همچنان خواندنی و پرکشش است. «کلیسای نوتردام پاریس» از نکات برجستهی این اثر است، نویسنده توصیفهای بینظیری از این معماری در این داستان میآورد. توانایی «هوگو» در پیوند دلنشین معماری و ادبیات را میتوان در این اثر دید و قصهی مردمانی را دنبال کرد که در خدمت کلیسا بودهاند.
«ویکتور هوگو» با درک عمیقش از فضای اجتماعی حاکم بر فرانسهی قرن نوزدهم آثار بینظیری را خلق کرد. براساس بسیاری از آثارش نمایش و فیلم سینمایی به اجرا درآمده است. او هجده سال در تبعید بود و چهار اثر «بینوایان»، «کارگران دریا»، «مردی که میخندد» و «نودوسه» را نوشت. او پس از تبعید به فرانسه بازگشت و با استقبال پرشکوه مردم روبهرو شد. او بار دیگر وارد عرصهی سیاست شد و بهعنوان نمایندهی مجلس ملی فرانسه انتخاب شد. «هوگو» در ماه می سال 1855 در فرانسه درگذشت و از خودش حدود پنجاه اثر بهجا گذاشت. در مراسم خاکسپاریاش حدود دو میلیون نفر شرکت کردند و از او بهعنوان سیاستمدار و فردی که در تشکیل جمهوری آن زمان فرانسه تأثیرگذار بود، یاد کردند.
آثار تکرارنشدنی ویکتور هوگو
رمان «واپسین روز یک محکوم» با نام «آخرین روز یک محکوم به اعدام» یکی از آثار معروف «ویکتور هوگو» است که آن را «محمد قاضی» و «بنفشه فریس آبادی» در دو نسخهی جدا به فارسی ترجمه کردهاند. در این اثر روح آزادیخواهانه و عدالتطلبانهی نویسنده بهخوبی دیده میشود که وصف حال محکومی است که در انتظار مرگ نشسته است. این مرد قرار است با گیوتین کشته شود و فکر مرگ او را رها نمیکند. این کتاب با نثر قوی و توانای «ویکتور هوگو» تصویری از مرگی است که هنوز رخ نداده است. این اثر را ناشر صوتی «ماه آوا» با صدای «رضا عمرانی» برای علاقهمندان به کتابهای صوتی منتشر کرده است.
«بینوایان» اثر فاخر «ویکتور هوگو» در سال 1862 منتشر شد. این کتاب را نویسنده در شصتسالگیاش نوشت و اوج پختگی قلمش در این اثر بهوضوح مشخص است. «ژان وال ژان»، «فانتین»، «تناردیه» و «کوزت» شخصیتهای اصلی این داستان هستند که بارها در سینما و تئاتر به تصویر درآمدهاند. نویسنده در این داستان خشم و تنفرش نسبت به بیعدالتیهای حاکم بر جامعه را به نمایش میگذارد و سعی میکند در مسیر نابودی فقر حرکت کند. او در این اثر جزئیات عواطف و احساسات آدمیان را به تصویر میکشد و وقایع آن زمان فرانسه را برای خوانندهی امروزی روایت میکند. این اثر را «نشر افق» با ترجمهی «محسن سلیمانی» در دو جلد منتشر کرده است. «انتشارات امیرکبیر» هم این اثر را با ترجمهی «حسینقلی مستعان» راهی بازار کرده است.
کتاب «کلود ولگرد» از دیگر آثار این نویسندهی بزرگ فرانسوی است که در سال 1834 منتشر شده است. این کتاب نیز شرححال بیعدالتی اجتماعی است و داستان زندگی مرد کارگری به نام «کلود» است. این مرد همراه خانوادهاش در پاریس زندگی میکند که ازنظر طبقهی اجتماعی بسیار ضعیف هستند. این مرد در زمستان سرد برای تأمین معاش مجبور به دزدی میشود.
«کارگران دریا» یا «رنجبران دریا» اثر دیگر این نویسنده است که در سال 1866 منتشر شده است. این کتاب داستان ماهیگیری تنها است که در تلاش است کشتی به گل نشستهای را نجات دهد.
دیدگاه خود را بنویسید