کتاب لیلی و مجنون ؛ به نثر روان

لیلی مجنون نظامی گنجوی | نثر روان :حمید میرزا رضایی

از {{model.count}}
تعداد
نوع
ویژگی‌های محصول
  • قطع / نوع جلد: وزیری / جلد سخت
  • تعداد صفحات: 228
  • ناشر: شیرمحمدی
  • مناسب برای: تمامی سنین
  • نوع کاغذ / نوع صحافی: تحریر سفید / دوخت
تعداد
نوع
تعداد
نوع
فروشنده فروشنده: دیجی کتاب
فروشنده ضمانت اصالت و سلامت فیزیکی کالا

ناموجود
  • {{value}}
🔔 آخرین بروزرسانی 🚨 1403/10/3
کمی صبر کنید...

معرفی لیلی و مجنون نظامی گنجوی به نثر روان, کتاب لیلی و مجنون به نثر زیبا و روان حمید میرزا رضایی و به صورت رمان روایت شده است. لیلی و مجنون، نوشته حکیم نظامی گنجوی، داستان دل انگیزی است که فضای ادبیات فارسی را از سده سوم تا سیزدهم هجری پوشانده است. لیلی (دختر سعد بن ربیعه) عرب معشوقه مجنون (قیس بن عامری) پسر مزاحم بوده است. شاعران فارسی زبان ایرانی و غیر ایرانی در وصف دلدادگی های وی بسیار سخن گفته اند.طبق شواهد موجود تاکنون بیش از هفتاد تن از شاعران ایران به تقلید از نظامی به سرودن لیلی و مجنون روی آورده اند ولی به یقین هیچ یک از آنان همچون نظامی نتوانسته از عهده این کار موفق بیرون آید. فهرست کتاب از تولد مجنون آغاز و در انتها آگاهی قبیله مجنون از فوت وی را شامل می شود. در انتهای کتاب از شروانشاه گفته شده است. کسی که نظامی، مثنوی لیلی و مجنون را به درخواست وی سروده است. 

محصولات مرتبط

نظامی گنجه‌ای (گنجوی)، جمال‌الدین ابومحمّد الیاس بن  یوسف بن زکی متخلص به نظامی (زادهٔ ۵۳۵ در گنجه - درگذشتهٔ ۶۰۷-۶۱۲) شاعر و  داستان‌سرای ایرانی و پارسی‌گوی قرن ششم هجری، که به‌عنوان پیشوای  داستان‌سرایی در ادب فارسی شناخته شده‌است.
 نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان  مسلم این زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی  توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد. اگر چه داستان‌سرایی در  زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم  توانسته‌است شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است.

زندگینامه نظامی گنجوی

از زندگانی نظامی اطلاعات دقیق در دست نیست و دربارهٔ سال تولد و وفات او نقل‌های تذکره‌نویسان مختلف است. آنچه مسلم در شهر گنجه می‌زیست و در همین شهر وفات یافت است. وی خیلی زود یتیم شد و از ابتدا توسط دایی مادرش بزرگ شد و تحت حمایت وی تحصیل نمود. مادر او از اشراف کرد بوده و این بر پایهٔ یک بیت از دیباچهٔ لیلی و مجنون («گر مادر من رئیسهٔ کرد…») دانسته شده‌است.خودش نام و نسبش را در ابیاتش آورده، که بنابراین شعر، نام خودش الیاس و نام پدرش یوسف بن زکی بن مؤید بوده‌است:

در خط نظامی ار نهی گام
بینی عدد هزار و یک نام
والیاس که الف بری ز لامش
هم با نود و نه است نامش
ز این‌گونه هزار و یک حصارم
با صد کم یک سلیح دارم
گر شد پدرم به سنت جد
یوسف، پسر زکی مؤید

دربارهٔ زادگاه پدری او اختلاف نظر است. برخی از منابع او را از اهالی تفرش یا فراهان و برخی او را از طبقه دهقانان (ایرانیان) آران می‌دانند. در رابطه با پدر او، بهروز ثروتیان  این بیت در لیلی و مجنون را شاهد می‌آورد («دهقان فصیح پارسی‌زاد - از حال  عرب چنین کند یاد») و می‌نویسد: «دهقان فصیح پارسی‌زاد: نظامی  گنجهای/عرب:مجنون و پدر او/یادداشت- سرآغاز بندهای لیلی و مجنون  همه به توضیحی کنایی آراسته‌است و شاعر بالکنایه اشاره می‌کند که این بخش  از خود اوست یا در داستان اصلی و به زبان عربی آمده‌است. بیت اول بند ۳۶ از  اهمیت به‌سزایی از نظر تاریخ تحقیق در زندگی و آثار نظامی برخوردار است و  آن اینکه شاعر شغل و موقعیت اجتماعی خود را که «دهقان» بوده‌است و همچنین  نژاد او که خود را «پارسی زاده» می‌نامد، به تصریح بیان داشته و هیچ‌گونه  تردیدی در صحت بیت و مطلب نیست و با تحقیق دربارهٔ دهقانان قرن ششم در  آذربایجان و بررسی «پارسی» که آیا نظر او «ایرانی» است یا زبان «پارسی» یا  هر دو، گوش‌های از حیات و موقعیت اجتماعی شاعر آشکار می‌گردد.

پدر نظامی (یوسف) به تصریح صریح خود او در «لیلی و مجنون»، پارسی  بوده‌است، چنان‌که گوید: دهقان فصیح پارسی زاد /از حال عرب چنین کند یاد. دهقان به معنی یک ایرانی  اصیل و مالک زمین‌های کشاورزی‌ست، چنان‌که فردوسی گوید: از ایشان هر آن کس که دهگان بُدند/ ز تخم و نژاد بزرگان بُدند. این تعبیر  دهگان، بعدها از باب اطلاق جزء به کلّ به همهٔ ایرانیان اطلاق شده‌است؛ در  عین حال، واژهٔ دهقان به معنی «تاریخ‌نگار» هم به کار رفته‌است، چنان‌که  تعبیر نظامی که دهقان را به صفت «فصیح» متصف می‌کند، به همین معنی اخیر است  و باز در همین معنی فردوسی هم گفته‌است: ز دهقان کنون بشنو این داستان/ که  برخواند از گفتهٔ باستان. یا: سراینده دهقان موبد نژاد/ از این داستانم چنین کرد یاد. پس نظامی که خود را  «دهقان فصیح پارسی زاد»، معرفی می‌کند، باید هم ایرانی نژاده و اصیل، هم  تاریخ‌دان و سخنور و هم صاحب زمین‌های کشاورزی  باشد. نقش دهگانان در حفاظت از فرهنگ و تاریخ ایران در عصر اسلامی و نیز  در گردآوری خراج و ایصال آن به دولت مرکزی، نیز قابل ذکر است. خلاصه آن‌که  خاندان نظامی در گنجه یک خاندان دهگان با آگاهی فرهنگی و تمکّن مادی  بوده‌اند. یکی از قرائن این سوابق خانوادگی، آشنایی تاریخی ما با پدر نظامی  «مؤید مطرزی» و عمو یا برادر یا عموزاده‌اش به نام قوامی مطرزی از پارسی‌گویان قصیده و غزل سرای آذربایجان است".


وحید دستگردی می‌نویسد: «برای اثبات این مطلب که آیا زادبوم نظامی همان شهر گنجه است یا آنکه در عراق عجم  متولد و در زمان کودکی با پدر به گنجه رفته، دلیلی در اشعارش نیست، ولی  تقریباً تمام تذکره نویسان می‌نگارند که در گنجه متولد شده‌است، اما عراقی  الاصل بودن وی مسلم است. بدین دلیل که در همه جا عراق را ستایش و همواره به  دیدار عراق و مسافرت بدین صوب اظهار شوق کرده‌است و از آن جمله است (مخزن الاسرار ص ۱۷۹):

گنجه گره کرده گریبان من
بیگرهی گنج عراق آن من
بانگ برآورده جهان کای غلام
گنجه کدام است، نظامی کدام؟

(خسرو و شیرین ص ۳۶۱):

عراقی وار بانگ از چرخ بگذاشت
به آهنگ عراق این بانگ برداشت

شرَفنامه (ص ۵۳)

عراق دل‌افروز باد ارجمند
که آوازهٔ فضل از او شد بلند

از اشاره‌های موجود در خسرو و شیرین دانسته می‌شود که نخستین همسر او، کنیزکی که دارای دربند  به عنوان هدیه برایش فرستاده بود، زمانی که نظامی سرودن خسرو و شیرین را  به پایان رساند و پسرشان محمد هفت سال بیشتر نداشت، از دنیا رفته بوده‌است.هرچند برخی از محققان مانند وحید دستگردی با استناد یک بیت، نام این کنیزک را آفاق دانستند، اما سعید نفیسی می‌گوید: «مرحوم وحید دستگردی ازین بیت که گوید:

سبک رو چون بت قبچاق من بود
گمان افتاد خود آفاق من بود

استنباط عجیبی کرده و نام این کنیزک و همسر نظامی را «آفاق» دانسته‌است و  متوجه نبوده‌است که مراد وی از «گمان افتاد خود آفاق من بود» این نیست که  نامش آفاق بوده بلکه مقصود اینست که چنین باو دل بسته بوده‌است که او را  همه چیز خود می‌دانسته و در نزد او جانشین همهٔ آفاق و در برابر همهٔ آفاق  بوده‌است. البته در زمان ما معمول شده‌است که نام زنان را «آفاق» بگذارند  اما در زمان نظامی این کلمه در نام زنان معمول نبوده و نظیر آن در جای دیگر  نشده‌است و بسیار بعید می‌نماید که نام این همسر آفاق بوده باشد»

از این اشعار آشکار می‌گردد که گذشته از کنیز و همسری که هنگام نظم  خسرو و شیرین از دست داده‌است، همسر دیگری از دست داده که هنگام لیلی و  مجنون زنده نبوده و همسر سومی از دست او رفته که هم کنیز بوده و چنان‌که که  خود گوید جز وی مرد دیگری ندیده یعنی باکره بوده‌است و هنگام نظم اقبال نامه  زنده نبوده‌است. به نظر می‌رسد که از این دو همسر دیگر فرزندی نداشته‌است.  در لابلای شعرهای نظامی اشاره‌هایی به دو همسر بعدی او نیز دیده می‌شود که  هر دو در زمان حیات شاعر درگذشته‌اند.


درگذشت و آرامگاه نظامی گنجوی

نظامی همه عمر خود را در گنجه در زهد و عزلت به‌سر برد و تنها در سال ۵۸۱ سفری کوتاه به دعوت سلطان قزل ارسلان  (درگذشتهٔ ۵۸۷) به سی فرسنگی گنجه رفت و از آن پادشاه عزت و حرمت دید.  نظامی هرچند شاعری مدح‌پیشه نبوده، با تعدادی از فرمانروایان معاصر مربوط  بوده‌است، از جمله: فخرالدین بهرامشاه پادشاه ارزنگان از دست‌نشاندگان قلج ارسلان سلطان سلجوقی روم که کتاب مخزن الاسرار را به نام او کرده‌است، اتابک شمس‌الدین محمد جهان پهلوان که منظومه خسرو و شیرین به او تقدیم شده‌است، طغرل بن ارسلان سلجوقی و قزل ارسلان بن ایلدگز که در همین منظومه از ایشان نام برده‌است، ابوالمظفر اخستان بن منوچهر شروانشاه که لیلی و مجنون را به نام او کرده‌است.

نظامی در فاصلهٔ سال‌های ۶۰۲ تا ۶۱۲ در گنجه درگذشت و آرامگاهی به  او در همان شهر منسوب است. در دهه نود خورشیدی، پس از تصمیم دولت آذربایجان  اشعار گنجوی در آرامگاه او که همگی به زبان فارسی هستند، پاک و تخریب  شدند.

آرامگاه نظامی در گنجه

قطع / نوع جلد
وزیری / جلد سخت
تعداد صفحات
228
ناشر
شیرمحمدی
مناسب برای
تمامی سنین
نوع کاغذ / نوع صحافی
تحریر سفید / دوخت

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...
اشتراک‌گذاری
این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!