🔸 مقدمه کتاب . . .در کتاب درک من از درک حافظ و زیبایی شناسی او که در موسسه انتشاراتی نگاه در دست انتشار است به تفصیل درکم را از درک حافظ و زیبائی شناسی او شرح داده ام؛ بر اساس آن درک است که دیوان حاضر را تهیه کرده ام. یعنی با در نظر داشتن درکم از درک حافظ نسبت به هستی و زیبائی ،شناسی از میان واژه های متفاوت در دیوانهای مختلف حافظ ، واژه هائی را برگزیده ام که به زعم من به حافظ نزدیک تر است. با این اوصاف کار من نه در عرصه پژوهشی بلکه زیبائی شناختی است؛ یعنی تمرکز من نه روی قدیمی تر بودن بلکه حافظانه تر بودن بوده است.
البته گفته و ناگفته قصد بسیاری از پژوهشگران نیز همین بود ولی درک ها و نگاه ها و انگیزه ها و راهبردهای متفاوت به نتایج متفاوتی می رسد؛ چنان که درک من از درک حافظ بسیار متفاوت است از درک مثلاً استاد پرویز ناتل خانلری که در نتیجه ما را به گزینش واژه های متفاوت می رساند. مثلاً در بیت حافظ مرید جام می است ای صبا برو، وز بنده بندگی برسان شیخ جام را ایشان ـ چون موضوع در نظرشان مهم است - به این نتیجه میرسند که شیخ خام درست است و این
ترکیب را برمی گزینند و من که رندی حافظ را نه در نوع عرفانش بلکه در بازی شبکه ای از واژه ها میدانم واژه «شیخ جام را برمی گزینم.
الا یا اَیُّهَاالسّاقی اَدِر کَاساً و ناوِلها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
به بوی نافهئی که آخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها
به میسجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هردم
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفلها
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ
مَتی ما تَلْقَ مَنْ تَهویٰ دعِ الدُّنیا و اَهمِلها
دیدگاه خود را بنویسید