سوز سرما مثل چک محکمی به صورتم خورد و خواب را از سرم پراند. از پله های هواپیما که پایین آمدم احمد را دیدم به سرعت داشت به طرف اتوبوسی که منتظرمان بود می رفت.با سوت و اشاره ام برگشت و نزدیکم آمد. توی دل شب اشک جمع شده در چشم هایش برق می زد.گفتم «آماده ای؟ خودش را کمی مچاله کرد و لرزان گفت: «بی خیال سجادا خیلی سردهنشد بزنی زیرشا بریم؟ته که به ره ول نکندی بوریم.دو تا پشتک زدیم و خاکمان را بوسیدیم فکرش را نمی کردم بعد از دو ماه دوری، اولین کسی که قرار است بغل کنم وطنم باشد.
محصولات مرتبط
کتاب کوچه باغ انار! به ماندنم عادت نکن | زندگینامه شهید مدافع حرم سید احسان میرسیار | حمیدرضا بشیری فراز
60,000 تومان
کتاب عمار حلب | زندگینامه شهید مدافع حرم محمد حسین محمدخانی | محمد علی جعفری
190,000
23٪
148,000 تومان
توضیحات
ناشر سوره مهر
مولف زهره اسدی
قطع رقعی
نوع جلد شمیز
تعداد صفحات 352
شابک 9786000352325
نوبت چاپ 1
سال چاپ 1403
دیدگاه خود را بنویسید