معرفی کتاب سفر به انتهای شب
اثر لوئی فردینان سلین
این رمان در مورد ضد قهرمان سلین، فردینان باردامو است که صداقت و روراست بودن او بسیار به چشم می خورد.
فردینان مثل خیلی از ماها دچار خودسانسوری نیست که هیچ، حتی تمام مکنونات ذهنی و قلبیش را بی ترس و واهمه فریاد می زند. ترسش را، نفرتش را، بیزاریش را و تقریبا هر احساسی که داشته باشد را فریاد می زند. فردینان ترسی از ابراز وجود ندارد.
بخش اول ماجراهای کتاب سفر به انتهای شب در زمان جنگ جهانی اول اتفاق میافتد. و بخش های بعدی کتاب شامل سفرهای ماجراجویانه فردینان است.
در نگاه اول حس می کنید با یک منظومه ضدجنگ طرف هستید. قهرمان کتابهای جنگی همیشه یک شخصیتاند که واقعا از جان گذشته و عاشق وطنشان هستند ولی ابرقهرمان سلین در سفر به انتهای شب یک آدم معمولی است، با همهی ترس هاش از مرگ و امیدهاش برای زندگی.
یکی از بین خودمان که سعی نمی کند ترسها و شکستهایش را مخفی کند. کسی که کشتن آدم ها را ارزش نمی داند و اعتقاد دارد دنیا بدون جنگ قشنگ تر است.
قهرمان داستان، برایش مهم نیست چطور دیده می شود و یا اینکه چه رفتار زشت و ناجوان مردانه ای از خود نشان می دهد، او فقط می خواهد زنده بماند.
در قسمتی از کتاب می خوانیم:
در مورد سرهنگ باید بگویم که ازش بدم نمی آمد. با وجود این او هم مرده بود. اول دیگر نمی دیدمش. از روی پشته پایین افتاده بود، انفجار او را به پهلو انداخته و بغل سوارکار پرت کرده بود. حالا برای همیشه بغل هم افتاده بودند، اما سوارکار دیگر سر نداشت، فقط یک سوراخ بالای گردنش بود و خون غلغل زنان از وسط سوراخ می جوشید، درست مثل مربای توی دیگ. شکم سرهنگ باز شده بود و قیافه اش بدجوری تو هم رفته بود. حتما وقتی گلوله بهش خورده بود، دردش گرفته بود .به درک! اگر با همان گلوله های اول از اینجا (میدان جنگ) رفته بود، این بلا سرش نمی آمد.
فردینان باردامو – شخصیت اصلی کتاب – میگه:
مرضم این است که از همه جا فرار کنم!
او مرد بی وطنی است، بی ریشه و پابند، بی قید. جنگ را ترک می کند و به آفریقا می رود تا بختش را بیازماید. وقتی از گرمای آنجا و امراض آفریقا به تنگ میاد، راهی سرزمین تجدد و تمدن، آمریکا می شود و در نهایت به وطنش یعنی فرانسه برمیگردد.
شاید یکی از دلایلی هم که این کتاب را هیچوقت خارج از قالب افست نخواهید دید همین باشد، چون سرتاسر کتاب پر از اصطلاحات و فحش و برون ریزی هایی از این دسته است.
اگر همزادهای لب فروبسته باردامو را دوس داشتید، حتما کتاب سفر به انتهای شب را هم بخوانید. لذت خواهید برد.
خرید کتاب سفر به انتهای شب ( نسخه کامل)
بخش هایی از متن رمان سفر به انتهای شب
- یک ساعت، توی دنیایی که همه چیزش به کشت و کشتار ختم می شود، برای خودش چیزی است.
- وسط این تاریکی که آنقدر غلیظ بود که به نظر می رسید اگر دست ها را یک کم باز کنی دیگر آن ها را نمی بینی، من فقط یک چیزی می دیدم، اما همین یک چیز را با یقین کامل می دیدم؛ که توی این تاریکی وسوسه ی آدمکشی به شکل بی حساب و بی انتهایی پنهان شده.
- غم عالم به انواع مختلف سر آدمیزاد فرود می آید، اما همیشه ترتیبی برای این فرود آمدن می دهد.
- برای آنکه دیگران گمان کنند عاقلی، هیچ چیزی لازم نیست غیر از رو، پررو که باشی، کافی است، تقریبا هرکاری برایت آزاد است، هر کاری. برای خودت اکثریتی داری و اکثریتت برایت تعیین می کند چه چیزی دیوانگی است و چه چیزی نیست.
- اسب ها خیلی خوشبختند، چون اگرچه آن ها هم مثل ما جنگ را تحمل می کنند، اما لااقل کسی از آن ها نمی خواهد ثبت نام کنند و یا وانمود کنند که به کارشان ایمان دارند. اسب های بیچاره ولی آزاد! افسوس که شور. و اشتیاق کثافت فقط برای ماست!
- آدم به سرعت پیر می شود، آنهم بدون اینکه بازگشتی در کار باشد. وقتی بدون اراده به بدبختی ات عادت کردی و حتی دوستش داشتی، آنوقت متوجه قضیه می شوی. طبیعت از تو قوی تر است. تو را در قالبی امتحان می کند و آنوقت دیگر نمی توانی از آن بیرون بیایی . نقشت و سرنوشتت را بدون اینکه بفهمی کم کمک جدی می گیری و بعد وقتی سر برمیگردانی، می بینی که دیگر برای تغییر وقتی نیست. سر تا پا دلشوره شده ای و برای همیشه به همین شکل ثابت مانده ای.
- اگر دوست داشتن محلی از اعراب داشته باشد، دوست داشتن بچه ها نسبت به آدم های بزرگ بی خطرتر است. همیشه لااقل این بهانه را داری که این ها شاید بعدها از خودمان شریف تر بشوند. ولی، از کجا معلوم؟
- بهتر است خیال برت ندارد، آدم ها چیزی برای گفتن ندارند. واقعیت این است که هرکس فقط از، دردهای شخصی خودش با دیگری حرف می زند. هر کس برای خودش و دنیا برای همه.
- عشق که به میدان می آید ، هرکدام از طرفین سعی می کنند دردشان را روی دوش دیگری بیندازند، ولی هرکاری که بکنند، بی نتیجه است و دردهاشان را دست نخورده نگه می دارند. دوباره از سر می گیرند، بازهم سعی می کنند جایی برایش پیدا کنند.
- لحظه هایی هست که تنهای تنها می شوی و به آخر هرچیزی که ممکن است برایت اتفاق بیفتد میرسی. این آخر دنیاست. خود غصه. غصه ی تو دیگر جوابگویت نیست و باید به عقب برگردی، وسط آدم ها، هرکه میخواهد باشد. در این جور لحظه ها به خودت سخت نمی گیری، چون حتی به خاطر اشک ریختن هم باید به آغاز هرچیز برگردی، به جایی که همه ی دیگران هستند.
بیوگرافی لوئی فردینان سلین
پدرش کارمند بیمه بود. خود او پزشکی خواند و تا آخر عمر پزشک ماند. او در ۱۹۳۲ اولین رمانش «سفر به انتهای شب» را منتشر کرد و بسیار مورد تحسین جامعهٔ ادبی قرار گرفت. اما قرار نبود سلین همچنان مورد ستایش باقی بماند. همهٔ این ستایشها پیش از این بود که کسی نوشتههای او را بخواند؛ نوشتههایی که ضد یهود بودن او را نشان میداد و احتمال اینکه او طرف آلمانهاست. بعد از افشای این نوشتهها او خائن شناخته شد و در همین موقع بود که فرانسه را ترک کرد و ابتدا به آلمان و بعد هم به دانمارک رفت؛ و نوشته و کتابهایش از فرانسه جمع شد. سلین یک سال را در زندان کپنهاگ گذراند و بعد ار آزادی نیز به عنوان ننگ ملی شناخته شده و تبعید شد. بعد از آن در پاریس به اتهام قیام علیه حکومت به صورت غیابی و بدون اجازه اینکه حق دفاع داشته باشد و حتی بدون حضور وکیل محاکمه و راهی زندان شد. بعد از اتمام دورهٔ محکومیتش در سال ۱۹۵۱ به فرانسه بازگشت؛ و از تمام مردم فرانسه عذر خواست؛ و ارزش بقیهٔ آثار او، «مرگ قسطی»، «جنگ»، «شمال»، «افسانههای پریان برای زمانی دیگر» و بسیاری شاهکارهای دیگر در زمان خود او نادیده گرفته شد. اگرچه در حقیقت او قربانی مناسبات سیاسی شده بود. وی سرانجام در اول ژوئیه ۱۹۶۱ در منطقهای دور افتاده در فرانسه بدرود حیات گفت.
سلین در بارهٔ خودش کمتر حرف میزد و وقتی هم که در مورد خودش میگفت دروغ بود. یکی از دوستان سلین که در یکی از مصاحبههایش حضور داشته، میگوید که او از اول تا آخر به یک خبرنگار دروغ گفت و بعد از رفتن او نیز از دروغ گفتنش خوشحال شد. سلین جایی گفته: «حقیقت دردی است که هیچ وقت انسان را رها نمیکند و حقیقت این دنیا مرگ است. باید انتخاب کنی؛ مرگ یا دروغ. راستش را بخواهید شخصاً هیچوقت جرأت خودکشی را نداشتهام.» او در همهٔ آثارش ردی از شخصیتش به جا گذاشتهاست. مثلاً:
در «سفر به انتهای شب»، قهرمان اصلی داستانش (فردینان) خود سلین است و قصه، ماجرای بخشی از زندگی خود اوست. فردینان داستان همانقدر بیحوصله، تند، بدبین و منزجر است که فردینان سلین. او هرگز عاقبت خوبی برای بشر متصور نبودهاست و به همین دلیل سفر به انتهای شب را با لحنی اعتراضآمیز و تلخ نوشت. علاقهای هم که او را وادار به نوشتن این رمان کرد نیز نتوانست مانع از بدبینی او نسبت به بشر شود.
«مرگ قسطی» نیز به سبک کتاب قبلیاش نوشته شد. او در این کتاب دربارهٔ کودکی خود نوشت و باز لحن عامیانه و متفاوت ادبیات فرانسه را دچار شوک کرد. سلین در جواب به منتقدانش گفته بود: «من همانطوری مینویسم که حس میکنم… از من خرده میگیرند که بد دهنم و زبان بیادبانه دارم… از بی رحمی و خشونت دائمی کتابهایم انتقاد میکنند… چه کنم؟ این دنیا ذاتش را عوض کند من هم سبکم را عوض میکنم».
«دسته دلقکها» با دو کتاب قبلیاش متفاوت است. فردینان این کتاب را در لندن نوشت و چون این شهر را دوست میداشت، فضای این داستان را از معدود دوران خوشیاش نوشتهاست.
«معرکه» ماجرای افسر عصبانی و غیرقابل تحملی است که از فرط عصبانیت به همه ناسزا میگوید و همچنین لحظات خندهداری را به وجود میآورد. اما او در این کتاب از زندگینامهنویسی که در کتابهای دیگرش شروع کرده بود تا حدی دور شدهاست. فردینان در این داستان شروع به شخصیت پردازی میکند. او در این کار به قدری تبحر داشت که منتقدان فرانسوی میگویند که اگر نثر آزار دهندهای نداشت، بیشتر مورد استقبال قرار میگرفت.
او در دو جنگ جهانی شرکت کرد و در یکی از آنها هم زخمی شد؛ بنابراین در تمام داستانهایش درست مثل یک پیر دنیا دیدهاست که برای بچهها قصه تعریف میکند. شخصیتهای داستانش مدام در موقعیتهای پوچ قرار میگیرند و بیشتر آنها را مرگ به عجیبترین شکل ممکن غافلگیر میکند. نثرش طنز تلخ و سردی است که در تمام حکایاتش جاری است و ماجرا را نه تنها تحملپذیر بلکه لذت بخش میکند ولی این لذت تا کمی بعد از داستان ادامه دارد و بعد از آن، ذات غمگین و افسردهٔ قصه خودش را نشان میدهد و خواننده را به سرزمینهای تاریک میبرد. همین است که طرفداران جدی ادبیات مدرن، سفر به انتهای شب را «انجیل افسرده» لقب دادهاند. این توافق تقریباً در تمام دنیای ادبیات وجود دارد که سلین نویسندهٔ توانایی است که سرگذشت عجیب و غریبش را حتی در کتاب «سفر به انتهای شب» تعریف کردهاست. او همهٔ نبوغ و خلاقیتش را در این کتاب به کار برد نبوغی که باعث شد نویسندههای فراوانی مثل ژان پل سارتر، ژان ژنه، ساموئل بکت، کورت وانگات، هنری میلر و چارلز بوکوفسکی آن را ستایش میکنند. حتی نقل قولی از چارلز بوکوفسکی هست که جایی گفته: «سفر به انتهای شب، بهترین کتابی است که در دو هزار سال اخیر نوشته شدهاست.»
به زعم بسیاری، سلین یکی از بزرگترین نویسندههای تاریخ رمان است. نگاه او به دنیا بسیار سیاه، بیرحمانه و کالبد شکافانه است. او با شجاعتی بینظیر پلیدیهای انسان عصر جدید را برملا ساخت و آینهای صادق در برابر او نهاد. همچنین نمیتوان از زبان او یاد نکرد. او نثری بسیار عامیانه داشت و از عباراتی که خود میساخت بسیار استفاده میکرد. او زبان معیار را زبانی زنده نمیدانست. او تمام تابوهای عصر خود را شکست و تأثیری عمیق بر نویسندگان پس از خویش گذاشت. بخشی از جامعهٔ روشنفکری فرانسه که ضدیت با او را در پیش گرفته بودند، از دادن جایزهٔ گنکور به فردینان سر باز زدند و حتی ادبیات او را ادبیات کثیف نامیدند. او بارها به نژادپرستی محکوم شد، در اواسط جنگ که او را به خاطر مقالات ضدیهودی مجبور به ترک فرانسه کردند، افرادی مثل آندره ژید از او به شدت حمایت کردند. خود سلین معتقد بود که همهٔ آنها دسیسههای روشنفکران کمونیست فرانسه مثل آندره مالرو، لویی آراگون، آلبر کامو و الزا تریوله است. حتی معتقد بود که در تحت تعقیب قرار گرفتنش نیز آنها دخیل بودهاند زیرا که آنها عضو کانون ملی نویسندگان فرانسه بودند که در سپتامبر ۱۹۴۴ فهرست سیاهی شامل ۱۲ نویسندهٔ فرانسوی منتشر کردند که سلین هم جزو آنها بود.
سلین از منتقدان جدی مارسل پروست بود و دربارهٔ شهرت کتاب در جستجوی زمان از دست رفته او اعتقاد داشت که «اگر پروست یهودی نبود، امروزه دیگر کسی راجع به او حرف نمی زد.»
شاید هنگام مطالعهٔ آثار او بد نباشد به سه نقطههایی که مشخصهٔ نوشتار او هستند، به انبوه آوانماها و نیز کلمات شکسته و عامیانه و شبه جملهها توجه کنیم.
معرفی آثار لوئی فردینان سلین
- ۱۹۳۲ - سفر به انتهای شب، ترجمهٔ فرهاد غبرایی، تهران: نشر جامی، چاپ اول: ۱۳۷۳.
- ۱۹۳۶ - مرگ قسطی، ترجمهٔ مهدی سحابی، تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۵.
- ۱۹۴۴ - دسته دلقکها، ترجمهٔ مهدی سحابی، تهران: نشر مرکز، چاپ اول: ۱۳۸۶.
- ۱۹۴۹ - معرکه، ترجمهٔ سمیه نوروزی، تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۰.
- ۱۹۵۵ - گفتگوهایی با پروفسور ایگرگ، ترجمهٔ افتخار نبوینژاد، تهران: انتشارات فرهنگ جاوید، چاپ اول: ۱۳۹۷.
- ۱۹۵۷ - قصر به قصر، ترجمهٔ مهدی سحابی، تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۸.
- ۱۹۶۰ - شمال، ترجمهٔ محمود سلطانیه، تهران: نشر جامی، ۱۳۹۲.
- ۱۹۶۰ - شمال، [متن کامل] ترجمه آیدین پورضیایی، تهران؛ انتشارات امیرکبیر، (در دست انتشار)، ۱۴۰۰
- ۱۹۶۱ - ریگودون، (منتشرشده پس از مرگ در ۱۹۶۹)، ترجمهٔ افتخار نبوینژاد، تهران: انتشارات فرهنگ جاوید، چاپ اول: ۱۳۹۸.
خرید کاملترین متن منتشر شده کتاب سفر به انتهای شب (بهترین کیفیت)
دیدگاه خود را بنویسید