کتاب «بحران نفت در ایران» پژوهش تازهی آبراهامیان پایانی است بر این افسانه که پیشنهاد نفتی آمریکاــبریتانیا در سالهای ۱۳۳۰-۱۳۳۲ سخاوتمندانه بود و باید از سوی مصدق پذیرفته میشد. این اثر بهوضوح نشان میدهد این پیشنهاد، در کنار دیگر مسائل، به منظور خریدن وقت برای حل بحران از طریق «معامله با یک دولت دوستِ» پس از مصدق «طراحی» شده بود.»
روزی حرفهای یکی از پیروان فیلسوف سیاست را شنیدم که پساز تأکید مدام بر کودتا نبودن وقایع 28 مرداد 32 و با وجود یدک کشیدن صفت ایرانشهری، «ملی شدن نفت» را اشتباه میدانست! با انتشار ویراست تازهی اسناد سیا دربارهی ایران، مشخص میشود که چگونه میتوان کودتای 1332 را رد کرد و با ملیشدن نفت هم مخالف بود! البته اطلاع از حضور «جورج مکگی» در مقام یکی از صاحبان شرکت نفتی تگزان اویل و معاون وزارتخارجهی کابینهی ترومن در ایران کفایت میکند برای فهم چرایی اهمیت ملی شدن نفت و نسبت دقیق و درستش با کودتای 28 مرداد: «دولت متبوعام سخت با ملی شدن نفت مخالف است زیرا چنین اقدامی امتیازات نفتی آمریکا، بریتانیا و دیگر شرکتها در جهان را به خطر میاندازد.» کتاب «بحران نفت در ایران: از ناسیونالیسم تا کودتا»، پژوهش تازهی «یرواند آبراهامیان» با نظر به ویراست تازهی اسناد محرمانهی سازمان سیاست که نشان میدهد آمریکا چگونه از لحظههای آغازین ملیشدن نفت، مداخلهی جدی و علنیاش در ایران را آغاز کردهاست. از آنجایی که «هندرسون به سیا اطمینان داد که برنامهای منسجم در مجلس برای واداشتن مصدق به کنارهگیری در جریان است» تا کودتا و مداخلهی دلاری و نظامی غیرمستقیم و ویران کردن غیرقابل جبران تمام آیندهی ایران، تصویری هولناک از رفتار ایالات متحده در مسیر کمک حداکثری به ازدست دادن فرصتهای ماست، فرصتهایی که در نامهی «هنری گرادی» به وزارت خارجهی کشورش، اینطور بازگو میشوند: «مصدق از پشتیبانی 95 تا 98 درصد از مردم این کشور برخوردار است. تلاش برای برکناری او حماقت است.» بحران نفت در ایران به ریشههای مداخلهی تمام و کمال آمریکا در ایران رفته و روایتی مستند از عمق مخالفت آمریکا با ملی شدن نفت و به تبع آن دولت دکتر محمد مصدق ارائه میدهد. ازهمینرو و بر اساس گزارش سیا، چگونه وقتی «برای نخستین بار یک دولت در ایران با پشتیبانی مردمی به قدرت رسیده است» و کاری کرده که دیگر «هیچکس نمیتواند ایرانیان را به ملی نکردن شرکت نفت متقاعد کند» درحالیکه «شاه به شکل فزایندهای از قدرت خیابان آگاه میشود و در حال حاضر از خیابان بیش از بریتانیا میترسد»، میتوان لحظهای در ابعاد و اعماق مداخلهی آمریکا و هدایت کودتا شک کرد. اینکه چگونه ایالات متحده، این سمت تهوعآور همهی تاریخ، درنهایت و تا همین امروز آن فرم از ملیشدن را برای ما تجویز کرد که تا زمانی پذیرش میشد که «انجام عملیات آینده [در نفت] در حیطهی اختیارات ایرانیان نباشد.»
کتاب آبراهامیان مهم است حتا با وجود علم ما از این تعبیر خود نویسنده: «... اینکه ناگفتهها و مجهولات اغلب از آنچه نوشته شده مهمترند.»
یرواند آبراهامیان ( زاده ۱۳۱۹ در شهر تهران) تاریخ نگار ارمنی-آمریکایی زاده ایران است.وی در سال ۱۳۲۹ به بریتانیا مهاجرت نمود و در سال ۱۳۴۲ درجهٔ کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آکسفورد دریافت کرد. آبراهامیان پس از مهاجرت به آمریکا موفق به گرفتن دکترای خود، در سال ۱۳۴۸ از دانشگاه کلمبیا شد.وی در دانشگاه های پرینستون و آکسفورد به تدریس «تاریخ ایران» پرداخت و هم اکنون در کالج باروک دانشگاه شهر نیویورک (CUNY) به تدریس تاریخ جهان و خاورمیانه مشغول است. آبراهامیان در مقوله «تاریخ ایران معاصر»، از برجسته ترین تاریخ نگاران محسوب می شود.
دیدگاه خود را بنویسید