«رویای آدم مضحک» مجموعه ای از داستان های کوتاه به قلم «فئودور داستایفسکی» است. داستان همنام با عنوان کتاب، با سرگردانی راوی در خیابان های سن پترزبورگ آغاز می شود. راوی به این فکر می کند که چطور همیشه «آدمی مضحک» بوده و همچنین، چطور اخیراً فهمیده است که دیگر هیچ چیز واقعاً برایش اهمیتی ندارد. همین افکار باعث می شوند که او به فکر خودکشی بیفتد. سپس مشخص می شود که او ماه ها قبل، تفنگی را به منظور شلیک به سر خود، خریده بوده است. با این وجود، ملاقاتی تصادفی با دختری جوان، باعث می شود که شخصیت اصلی داستان به سفری پا بگذارد که در طول آن، جوانه ای ظریف از عشق به جهان پیرامون و سایر انسان ها در قلب او شکوفا می شود.
فیودور داستایفسکی | زادهٔ ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ – درگذشتهٔ ۹ فوریهٔ، نویسندهٔ مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. در نظر بسیاری از منتقدان بزرگترین نویسنده روانشناختی جهان است، و بزرگترین نویسنده تاریخ ادبیات؛ سوررئالیستها، مانیفست خود را بر اساس نوشتههای داستایفسکی ارائه کردهاند.
اکثر داستانهای وی همچون شخصیت خودش، سرگذشت مردمی عصیان زده، بیمار و روانپریش است. او ابتدا برای امرار معاش به کار ترجمه پرداخت و آثاری چون اورژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد. در اکثر داستانهای او مثلث عشقی دیده میشود، به این معنی که خانمی در میان عشق دو مرد یا آقایی در میان عشق دو زن قرار میگیرد. در این گرهافکنیها بسیاری از مسائل روانشناسانه که امروز تحت عنوان روانکاوی معرفی میشود، بیان میشود و منتقدان، این شخصیتهای زنده و طبیعی و برخوردهای کاملاً انسانی آنها را ستایش کردهاند.
دیدگاه خود را بنویسید