اودیپ: من کسی رو کشتم که نباید میکشتم.با کسی ازدواج کردم که نباید میکردم.من چیزی رو که نباید جاودانی کردم. روشن شد...(پردۀ چهارم، 127) با ماشین دوزخی، ژان کوکتو روایتی نو، و تأثیرگذار و پرتعلیق از اسطورۀ اودیپ را بازگو میکند. این نمایشنامه در قالبی نوآورانه و مدرن به کاوش در عمق هویت انسانی، و چالشهای درونی شخصیتها میپردازد. اودیپ، قهرمان تراژیک داستان، در مواجهه با سرنوشت وحشتناک خود، با سؤالات بنیادینی از هویت و حقیقت دستوپنجه نرم میکند. یوکاستا، مادر و همسرش، نمایانگر تعارضات عشق و گناه است و کرئون، نقطۀ تلاقی فردیت و هنجارهای اجتماعی است. در این اثر، کوکتو ما را با استفاده از زبانی شاعرانه و نمادین، و گاه سوررئال، به تأمل دربارۀ تقدیر و تبعات اعمال انسانی دعوت میکند. ماشین دوزخی نهتنها یک نمایشنامۀ مدرن جذاب، بلکه سفری عمیق به دنیای احساسات و روابط انسانی است که همواره در جستوجوی معنا و حقیقت باقی میماند.
اسفندیار
اثری فوق روانی و عالی با ترجمه دقیق و روان
10 روز پیش ارسال پاسخدیدگاه خود را بنویسید