«آی بی کلاه آی با کلاه» نمایشنامهای به نوشته «غلامحسین ساعدی» است که در سال 1346 با بازی درخشان «علی نصیریان» و «عزت الله انتظامی» روی صحنه رفت و مخاطبان بسیاری را بسیار تحت تاثیر قرار داد . این اثر که یکی از بهترین نمایش نامه های خلق شده از این نویسنده چرهدست است، مسائل زیادی را زیر ذره بین برده که مستی و هشیاری، خرافات و حقیقت، حیات و مرگ و آگاهی و عدم آگاهی تنها بخشی از آن موارد هستند. در داستان «آی بی کلاه آی با کلاه»، مردم یک محله به دلیل سر و صداهای دلهره آوری که از یک ساختمان بدون سکنه بلند شده، دچار رعب و وحشت شده اند و پیرامون این اتفاق و مسائل مرتبط به آن، با یکدیگر در بحث و جدال اند. این نمایش نامه که «غلامحسین ساعدی» آن را در دو پرده به نگارش در آورده است، در هر قسمت فضاسازی ویژه ای را به تصویر می کشد.
غلامحسین ساعدی (متولد ۲۴ دیماه ۱۳۱۴ در شهر تبریز و درگذشته ۲ آذر ۱۳۶۴ در پاریس ) با نام مستعارِ گوهر مراد، پزشک و نویسنده سرشناس ایرانی بود. ساعدی دستی هم بر نمایشنامه نویسی داشت و با بهرام بیضایی و اکبر رادی از نمایشنامهنویسان زبان فارسی بهشمار میرود. براساس مجموعه هشت داستان عزاداران بَیَل، فیلم گاو توسط داریوش مهرجویی ساخته شد.
او از اوایل تشکیل کانون نویسندگان ایران به آن پیوست، ابتدا به عنوان نماینده نویسندگان به عنوان اعتراض به سانسور با نخستوزیر «هویدا» مذاکره و به «آقای آموزگار» نامه نوشتند که اصلاح شود ولی به نتیجه نرسیدند و سپس کانون نویسندگان را تشکیل دادند. در سال ۱۳۵۶ اولین شب شعر رسمی کشور را تشکیل دادند که سیمین دانشور و شمس آل احمد و خیلی از نویسندگان و شاعران در آن شرکت میکردند که «کتاب ده شب» مربوط به آن شبهاست. ساعدی سال ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
دیدگاه خود را بنویسید