رمان تسخیر شدگان یا جن زدگان شاهکاری است فئودور داستایوفسکی که همواره در آثار فاخرش، به جنبه های پنهان شخصیت ها و فضا و جو روانی حاکم بر آن ها، سیاست، اجتماع و.. است. داستایوفسکی خالق آثار مهمی چون برادران کارامازوف، قمارباز، جنایت و مکافات، همزاد و.... است. "تسخیرشدگان" ماجرای یک توطئه سیاسی است در یکی از شهرهای ایالات و معرفی قهرمانان باتعصب همچون موجوداتی پست و بی خیال است که از همه خصایص بشری بی بهره اند. مسائلی که در این کتاب مطرح می شوند به فرد بستگی ندارند بلکه مقصود تمام ملت است. قهرمانان کتاب واقعا تسخیر شده یا جن زده شده اند. زیرا زندانی یک قدرت مرموز اند که آن ها را به ارتکاب اعمالی وادار می کند که لیاقت و سزاواری انجام آن را ندارند. شیاطینی نامعلوم که قهرمانان واقعی و انسان هایی که به منزله عروسک های خیمه شب بازی اند که به فرمان آن ها به جنب و جوش در می آیند. به عقیده منتقدین، این اثر عجیب ترین و پیچیده ترین اثر داستایوفسکی است چرا که ابهام و فشردگی آن همه قهرمانان را در هم می آمیزد. داستان نیز به طرز عجیب و غریبی و با یک رشته حوادث مرموز پایان می یابد... "
محصولات مرتبط
معرفی اجمالی رمان تسخیر شدگان
کتاب تسخیرشدگان (جن زدگان) اثر نویسنده مشهور روسی، فیودور داستایفسکی
تسخیرشدگان ماجرای یک توطئه سیاسی در یکی از شهرهای ایالات و معرفی قهرمانان با تعصبی زایدالوصف همچون موجوداتی پست و بیخیال است که از همه خصایص بشری بیبهرهاند. مسایلی که در این کتاب مطرح میشود، به فرد بستگی ندارد بلکه مقصود، تمام ملت است. قهرمانان کتاب واقعا جنزده و تسخیر شدهاند، زیرا زندانی یک قدرت مرموزند که آن ها را به ارتکاب اعمالی وادار میکند که لیاقت و سزاواری انجام آن را ندارند. شیاطینی نامشخصاند که قهرمان واقعیاند و انسانها به منزله عروسکهای خیمهشببازیاند که به فرمان آنها به جنبوجوش درمیآیند.
هیچ یک از کتابهای داستایفسکی پیچیدهتر از این کتاب نیست، زیرا ابهام و آشفتگی، همه قهرمانان را در هم میفشرد. این داستان با یک رشته حوادث مرموز که در ظاهر با وقایع دیگر ارتباط ندارد، پایان مییابد.
نیچه در مورد داستایوفسکی می گوید: داستایوسکى تنها کسى است که از روانشناسى چیزى به من آموخته است.
داستایوسکى از زمره نوابغى است که از اثرى به اثر دیگر مىپردازد و پیش مىرود و این پیشرفت مداوم است تا آن هنگام که مرگ ناگهان آن را متوقف مىسازد.
هیچ مسأله و مشکلى وجود ندارد که در کتابهاى داستایوسکى مورد بحث قرار نگرفته باشد. رمانهاى داستایوسکى در عینحال که رمان هستند، انباشته از افکار و اندیشهاند. اما هیچگاه مجرد و مطلق نیستند و همچنان رمان مىمانند و پرهیجانترین رمانهاى ممکن. بنابراین قهرمانان کتابهاى داستایوسکى هیچگاه بشریت را ترک نمىکنند و مجرد نمىمانند. قهرمانان اصلى همواره در حال تکوین و تکاملاند، اما در عینحال هرگز از تاریکى و ابهام بیرون نمىآیند. اغلب اتفاق مىافتد که داستایوسکى، مهمترین و جسورانهترین اندیشههاى خود را از زبان قهرمانانى که در درجه دوم اهمیت قرار دارند، بر زبان مىآورد.
داستایوسکى هرگز نمىکوشد که عقیده خود را بر ما تحمیل کند. او سعى دارد که ذهن ما را روشن کند و بعضى حقایق نهانى را که در دیدگان او اهمیتى بس بزرگ دارند و خیرهاش کردهاند، براى ما بیان نماید؛ بىشک حقایقى بس بلندپایه هستند که اندیشه انسان یاراى درک آنان را دارد، نه حقایقى مجرد و خارج از وجود انسان.
آنچه که در کتابهاى داستایوسکى اهمیت دارد، همان سایه است، درست مانند تابلوهاى رامبراند. داستایوسکى قهرمانان و حوادثش را یک جا گرد مىآورد و نورى تند و شدید بر آنها مىتاباند، آنچنان که فقط یک سمت آنها را روشن کند، سایه هریک از قهرمانانش را فرا مىگیرد. همچنین داستایوسکى علاقهاى خاص دارد که همهچیز را گردآورد و یکجا متمرکز کند و میان عناصر گوناگون داستان ارتباط نزدیک برقرار نماید. حوادث به جاى این که آهسته جریان خود را طى کنند، بههم گره مىخورند و درهم مىآمیزند؛ گردبادى برمىخیزد و عوامل داستان عناصر اخلاقى، روحى و برونى را دربر مىگیرد و پنهان مىدارد و دوباره آشکار مىکند. در آثار او سهولت و روانى وجود ندارد. او تعقید و پیچیدگى را دوست دارد. هرگز احساسها، افکار و عواطف، خالص و ساده بیان نمىشوند. او ابهام و تیرگى را دوست دارد.
قهرمانان داستایوسکى، نمىخواهند براى خویشتن عاقل و منطقى باشند، آنها خود را به دامان تناقضات و پیچیدگىها رها مىکنند. چنین بهنظر مىرسد که داستایوسکى به پوچى و بیهودگى علاقمند است.
دیدگاه خود را بنویسید