ایزدبانو لیلیت از عداد اساطیر دینی است که رد حضورش را میتوان در ادیان و مذاهب باستان و چه حتی در یهودیت، مسیحیت و اسلام دنبال نمود. با مطالعهی متون تاریخی میتوان در گسترهی وسیعی از مکتوبات مقدس به نام یا روایاتی پیرامون حضور او برخورد که از قضا همیشه با ترس و انذار از او یاد کردهاند. این جریان حضور در اقسام نوشتهها ادامه داشت تا آن که از جایی در تاریخ رد او به کلی گم شد. گویی کاتبان امر مقدس بر عهدی پنهان ایستادند تا نه دیگر نامی از او برند و نه هیچ اشارهای به او کنند. و حالا لیلیت حوای نخستین بر سر شکستن این عهد است. آن هم به واسطهی تسلط و دانش گستردهی نویسندهاش که سالیان متمادی به عنوان پزشک، دوست و دستیار معتمد کارل گوستاو یونگ شانه به شانهی وی حاضر بوده است. جایگاه نویسنده و نیز پرداخت دقیق و چندوجهی او از این اسطورهی بینظیر اثری را پیش روی ما نهاده که از یک سو تعبیری است بکر و باستانی از سویههای تاریک زنانه و از دیگر سو تحلیلی است عریان از ترسی قدیمی و پنهان.
دیدگاه خود را بنویسید