یوهان شیمل، منتقد سختگیر و عبوس تئاتر با نوشتن نقدهای تندوتیزش دمار از روزگار کارگردانهای تئاتر در آورده. نقد مثبت او میتواند ضامن موفقیت بیچونوچرای یک نمایش باشد و به همان نسبت، نقد منفیاش بر نمایشی دیگر حتماً دکان آن را تخته میکند. اما این بار کارگردان یکی از نمایشهایی که با نقد مخالف شیمل از صحنه پایین کشیده شده تصمیم میگیرد انتقام سختی از او بگیرد! نمایشنامۀ لوین در روزگار خود هجویهای بود بر فضای نقدنویسی و منتقدین آن زمان، اما حالا، با گذشت بیش از نیم قرن از انتشار آن، دردسری به نام یوهان شیمل اثری سرشار از شیطنت، سرزندگی و اشارههایی آشنا برای اهالی حرفۀ تئاتر است.
آیرا لِوین (2007-1929) پس از تحصیل در فلسفه و ادبیات انگلیسی و مدتی نگارش برای رادیو و تلویزیون، به نوشتن رمان، نمایشنامه و فیلمنامه پرداخت، لوین در 1954 برای نگارش نخستین رمان خود، بوسۀ پیش از مرگ، جایزۀ ادبی ادگار آلنپو را کسب کرد و برای رمان دیگرش، این روزِ بینقص، جایزۀ پرومِتئوس 1994 را. معروفترین رمان او بچۀ رُزمری است که اقتباس سینمایی رومن پولانسکی از آن نامزد دریافت جایزۀ اسکار بهترین فیلمنامه شد. لوین را در ایران با نمایشنامۀ تریلر اتاق ورونیکا میشناسند، نمایشنامهای درخشان با فضای گوتیک و یادآور سنت نویسندههایی همچون ادگار آلنپو، آگاتا کریستی و ریموند چَندلِر.
| اگرچه شهرت لوین عمدتاً مربوط به آثار دلهرهآور و معماییاش است، کارنامۀ او چند نمایشنامۀ کمدی و موزیکال را نیز دربرمیگیرد که کتاب حاضر هم یکی از آنهاست.
دیدگاه خود را بنویسید