همه ما حق داریم گاهی غر بزنیم؛ ولی فقط گاهی! همه ما حق داریم گاهی ناامید شویم؛ فراموش نکنید فقط گاهی! اگر قرار باشد پایه و اساس زندگی خود را بر غر زدن و ناامید بنا کنیم، در هیچ زمینه ای موفق نخواهیم بود. در کارمان با مشکل مواجه می شویم، خانواده ما را ترک می کنند و در نهایت دوستان و اطرافیانمان نیز ترجیح می دهند کمتر ما را ببینند و غر زدن هایمان را تحمل نکنند. آن چه مسلم است انرژی منفی در محل کار نیز میلیاردها دلار هزینه به کسب و کار تحمیل می کند و بر روحیه، بهره وری و سلامت افراد و تیم ها تاثیر می گذارد.
قانون نالیدن ممنوع، نوشته جان گوردون، داستانی آموزنده و دوستداشتنی درباره خانم امید است. او در زندگی شخصیاش با مشکلاتی فراوان روبهرو میشود؛ به گونهای که در محل کارش نیز حوصله و اشتیاق ندارد. از سوی دیگر، منفیگرایی در فضای شغلی اش هم فوران میکند. سرانجام، مسؤولیتی به خانم امید واگذار میشود تا این منفیگرایی ها را کاهش دهد........ ببینیم خانم امید چه میکند.........
همه ما در زندگیمان کم و بیش مینالیم و غر میزنیم. بعضی از ما کمتر و بعضی بیشتر. هرچه کمتر بنالیم و غر بزنیم؛ زمانی بیشتر را برای زندگی کردن در اختیار داریم.
همه ما با انسانهایی روبهرو شدهایم که در مقایسه با ما دستاوردهای مادی و معنوی بیشتر داشتهاند. اگر به ویژگیهای این اشخاص توجه کنیم؛ پی میبریم آنان کمتر اهل نالیدن هستند و بیشتر میکوشند عاشقانه و مشتاقانه بر زندگی شخصی و شغلی شان متمرکز شوند. اگر ما هم میخواهیم دستاوردهای مادی و معنوی خودمان را افزایش دهیم؛ بهتر است همین شیوه را پیشه خود کنیم.
این کتاب راهکارهایی کاربردی و مؤثر را شامل میشود که به ما کمک میکنند زمان نالیدنمان را به کمترین میزان ممکن برسانیم. در پایان کتاب هم یک آزمون ارزیابی وجود دارد که میتوانید میزان نالان بودنتان را ارزیابی کنید.
دیدگاه خود را بنویسید