کتاب مهندسی آرزوها | محمد پیام بهرام پور

انتشارات نگاه نوین

از {{model.count}}
تعداد
نوع
ویژگی‌های محصول
  • نویسنده: محمد پیام بهرام پور
  • قطع / نوع جلد: رقعی / جلد شومیز
  • تعداد صفحات: 141
  • ناشر: نگاه نوین
  • شابک 13 رقمی | ISBN-13: 978-6008913306
  • موضوع و دسته بندی: 🔘 توسعه فردوی ⚪ موفقیت 🔘 روانشناسی ⚪انگیزشی
  • مناسب برای گروه سنی | Reading age: تمامی سنین
  • کیفیت محصول | Grade level: +A
تعداد
نوع
تعداد
نوع
فروشنده فروشنده: دیجی کتاب
فروشنده ضمانت اصالت و سلامت فیزیکی کالا

ناموجود
  • {{value}}
🔔 آخرین بروزرسانی 🚨 1403/08/30
کمی صبر کنید...

کتاب مهندسی آرزوها: چرا اغلب آموزش ها در مورد هدفگذاری به درد نمی خورند و چطور شانس تان را برای رسیدن به اهداف تان با علمی ترین روش به بالاترین حد ممکن برسانید؟ | محمد پیام بهرام پور

دل انسان در بین انواع آرزوها و خواسته ها قرار گرفته و اگر انسان نتواند آرزوها را درست مهندسی کند و چینش دقیقی در امر آرزوها و انتخاب‌ها داشته باشد ، آشفتگی روحی و شخصیتی پیدا کرده و انواع بیماری‌های جسمی و روحی به سراغ او می‌آید؛ در نتیجه نه می‌تواند از دنیای خودش لذت ببرد و به دلیل آشفتگی نیز، تمرکز و آرامش لازم برای خودسازی را هم نخواهد داشت.


🔷  بخش هایی از متن کتاب

کار مغز، حساسیت زدایی ست! یکی از آرزوها یا خواسته هایی که داشتید (مثلا خرید یک وسیله یا ازدواج با یک فرد خاص و …) را در نظر بگیرید و ببینید چند وقت بعد از رسیدن به آن، اشتیاق و هیجانی که داشتید از بین رفت؟ در حقیقت، کار مغز ما حساسیت زدایی و عادی سازی ست! یعنی مغز جوری طراحی شده که همه چیز را به حالت کم مصرف برگرداند. بنابراین طبیعی ست که هر هدفی بعد از رسیدن به آن، برای شما عادی می شود! برای همین است که آمارهایی که نشان دهنده ی میزان خشنودی و رضایت از زندگی هستند، معمولا تفاوت معناداری را بین ثروتمندترین شهرها و فقیرترین قبایل نشان نمی دهد. چون هر چه باشد به آن عادت خواهیم کرد. حالا با این توضیحات متوجه می شویم ضمن این که هدفگذاری موضوع بسیار مهمی ست، ولی ارزشش آن قدر نیست که زندگی ما را تحت الشعاع قرار دهد و باید بلد باشیم ضمن تلاش برای رسیدن به اهداف، برای بالا بردن کیفیت زندگی خود و پاسخ به این سوال که، «می خواهم چه کسی باشم»، تلاش کنیم. پس هدف ها مهم هستند و کمک می کنند به انسانی که می خواهیم تبدیل شویم. ولی هدف ها همه چیز نیستند!



محصولات مرتبط

محمد پیام بهرام پور

پیام بهرام پور بنیانگذار هلدینگ آموزشی «بیشتر از یک نفر» است. از سال ۹۲ با هدف ارائه مهارت‌های ضروری که برای داشتن یک زندگی خوب و با آرزوی تدریس این مهارت‌ها در مدارس شروع به کار کرد.

محمدپیام بهرام پور یکی از مدرسان با سواد و با شخصیتی است که این روزها همه او را می‌شناسند. مدرسی که آرزویش تغییر سیستم آموزشی کشور بوده و بر اساس همین رسالت مهارت‌های ارتباطی و رشد فردی و کسب و کار را آموزش میدهد.

پیام عاشق مغز است؛ در حال حاضر در دانشگاه کینگز لندن در مقطع ارشد رشته نوروساینس درس میخواند.

سلام پیام بهرام پور هستم متولد ۱۵ دی ۱۳۷۱ میشه گفت در جنوب تهران به دنیا آمده‌ام؛ بچه آخر خانواده‌ام، مادرم خانه‌دار و پدرم کارمند دادگستری بودند.

در اول ابتدایی بچه‌ها رو کتک می‌زدم و یادمه بعد از اول ابتدایی فهمیدم نباید بچه‌ها رو بزنم. دلیلش این بود که خیلی با داداشم سروکله هم میزدیم و اونجا من کتک می‌خوردم؛ بعدا که کمی اجتماعی شدم فهمیدم که دعوا کار خوبی نیست ولی همیشه شر بودم. هیچ وقت درس رو دوست نداشتم از اول ابتدایی که همه ذوق و شوق داشتن برای درس خوندن، من از اون اول نمی‌خواستم برم مدرسه ثبت نام کنم.

تلسکوپی که به زندگی‌ام را جهت داد

در چهارم ابتدایی برای تولدم یک تلسکوپ برام خریدند. با اون تلسکوپ نگاه می‌کردم اما چیزی نمی‌دیدم، در مدرسه بهم گفتن اینو باید اینجوری استفاده بکنی و منم هی علاقمند می‌شدم ماه رو می‌دیدم. با تجربه یکسری اتفاقات اینطوری به مباحث ستاره شناسی علاقه پیدا کردم، خیلی کتاب می‌خوندم سعی کردم بجای درس بحث کتاب‌های ستاره شناسی بخونم و افتادم توی این مسیر قشنگ وارد کلاس ۵ شدم.

در راهنمایی خانواده نمی‌ذاشتند که کتاب‌های ستاره شناسی بخونم، میگفتن باید درس بخونی که بعد بری تیزهوشان نمی‌دونم از این چرت و پرت‌ها، البته خیر منو می‌خواستند، خوب تلسکوپ رو ازم قایم کردند و باید درس‌هام رو می‌خوندم.

تجربه اولین درآمد

اولین درآمدم از دبیرستان شروع شد، وقتی که کارهای تحقیقاتی رو برای بچه‌ها انجام میدادم. خیلی قشنگ هم‌کلاسی‌هام ۲ هزار پول توجیبی رو بابت انجام دادن تحقیق به من می‌دادند. می‌خواستم یه درآمد داشته باشم برای همین در ستاره شناسی کار می‌کردم، تایپ می‌کردم، تور می‌بردم، در همون دوران دبیرستان توی رصد خونه به عنوان مدرس و کارشناس کار کردم و یه درآمد نسبتآ خوبی داشتم.

تجربه ورود به دانشگاه

قید دکتری و مهندس شدن رو زده بودم و رشته علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی در کرج رو قبول شدم. با خود گفتم میرم اونجا و آموزش و پرورش رو متحول می‌کنم، دیدم استادهای دانشگاه هم سوادشون خیلی اوضاعش بهم ریخته است. ترم اول فهمیدم که من باید بشینم خودم کار کنم اینجا چیزی به من نمیرسه.

یادمه روز اول دانشگاه شنبه ۸ صبح استاد اومد گفت بچه‌ها خیلی رشته خوبیه تکنولوژی آموزش بودیم و از گرایش‌های علوم تربیتی کیا اینو بیشتر با علاقه انتخاب کردن؟ من دستمو بالا بردم، دیدم صدای خنده میاد برگشتم دیدم از ۴۰ نفر کلاس ۱ نفر دیگه این رشته رو انتخاب کردیم؛ بقیه چون روانشناسی قبول نشده بودن اومدن اینجا، قشنگ فهمیدم که اینجا واقعا فضای من نیست.

تقریبا سر همه کلاس‌ها لپ تاپ بود و داشتم مطالعه می‌کردم یا در اینترنت بودم. بعد مدتی فهمیدم پول نیاز دارم چون باید از ایران بیرون میرفتم و دانشگاه اونجا رو تجربه می‌کردم. استادم آقای مقدم نازنین در خارج از ایران تحصیل کرده بودند و آدم متفاوتی بود و منم خیلی دوست داشتم خارج برم، اما پول می‌خواست.

بعد اینکه دانشگاه قبول شدم، با همسرم نادیا پوروقار ازدواج کردم و از تهران به کرج مهاجرت کردیم، واقعآ از پس هزینه خونه تهران برنمی‌اومدیم. (همسرم ۶ سال از من بزرگتره)

خیلی‌ها می‌پرسند زود ازدواج کردی آیا رو کارت اثر داشته؟ مگه میشه اثر نداشته باشه؟! قطعا هر تصمیمی مشکلات خودش رو داره.


هر تصمیمی مشکلات خودش داره کدومش رو حاضری قبول کنی؟ ویلیان گلسر


باید پول دربیارم اما چجوری؟

بیزینس برام خیلی پررنگ بود، دنبالش راه افتادم که چگونه پول دربیارم؟ میرفتم کلاس‌های مختلف، دیدم کار ستاره شناسی خیلی اوکی نیست بعد انقدر بازاریابی یاد گرفته بودم برای ستاره شناسی که رفتم به شرکت طبیعت گردی به عنوان مدیر بازاریابی کار کردم، باز اونجا دیدم نمی‌تونم کارم رو پیداسازی کنم.

همچنان آموزش بازاریابی و فروش دیدم و رفتم توی شرکت دارویی و اونجا کار بازاریابی اینترنتی‌شون رو انجام دادم و بعد از یه مدت با خودم گفتم دیگه برای کسی کار نمی‌کنم، من باید کسب و کار خودم رو داشته باشم.

سمیناری که روند شغلی و زندگیم رو تغییر داد

سمیناری شرکت کرده بودم که در مورد آسیب شناسی آموزش صحبت می‌کردند که خود اساتید آسیب بودن.

بر اساس این داستان من فکر کردم چرا اینا مشکل دارند؟ فن بیان ضعیفی دارند و … ماه‌ها به این فکر کردم من بیام یک سایتی راه‌اندازی کنم و مهارت‌های ارتباطی رو آموزش بدم.

آموزش‌های سخنرانی خارجی و ایرانی رو می‌گذروندم، کلاس‌های مختلف می‌رفتم، کم کم تونستم خودم محصول آموزشی تولید کنم و در سایت برای فروش قرار می‌دادم. یواش یواش بازدید سایت زیاد شد و محصولات خریداری می‌شدند. تقریبآ درآمد ماهانه یک میلیون و نیم رو رد کردم، کار کارمندی رو رها کردم. تقریبا از سال ۹۱ تا الان مجموعه بیشتر از یک رو داریم که در حال حاضر بیش از ۸۰ نفر کار می‌کنند.

نویسنده
محمد پیام بهرام پور
قطع / نوع جلد
رقعی / جلد شومیز
تعداد صفحات
141
ناشر
نگاه نوین
شابک 13 رقمی | ISBN-13
978-6008913306
موضوع و دسته بندی
🔘 توسعه فردوی
⚪ موفقیت
🔘 روانشناسی
⚪انگیزشی
مناسب برای گروه سنی | Reading age
تمامی سنین
کیفیت محصول | Grade level
+A

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...
اشتراک‌گذاری
این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!