کتاب پنجاه و سه نفر اثر بزرگ علوی (متن کامل) , انتشارات بدرقه جاویدان
معرفی کتاب پنجاه و سه نفر اثر بزرگ علوی
بزرگ علوی نویسنده نامی و چپ گرا ایرانی در کتاب 53 نفر داستان گروهی را روایت می کند که در دوران پهلوی به دلیل فعالیت های سیاسی به مدت 4 سال به زندان افتاده اند. این گروه مشتمل بر 53 نفر بوده که شخصیت محوری آن نیز دکتر تقی ارانی بوده و خود نویسنده هم یکی از اعضای این گروه بوده است. نویسنده به شرح وقایع می پردازد، در آن زمان به دستو رضاخان در جهت سرکوب اندیشه ی مارکسیسم هیچ روزنامه و کتاب با این مضمون اجازه چاپ و نشر نداشته و در زندان اوضاع به مراتب سخت تر بود و مبارزات آن ها بر ضد خفقان سیاسی در زندان هم چنان ادامه داشت، از اعتصاب غذا و شکنجه تا مرگ برخی از اعضا. نویسنده از معضلات سیاسی دم می زند، از بی قانونی نالان است و حتی خود را نیز به بوته ی نقد می کشد چنان که به این نتیجه می رسد تا خویشتن را تغییر ندهیم جامعه نیز تغییری نخواهد کرد ابتدا باید به خودآگاهی رسید تا بتوان جامعه را نیز بیدار کرد. نویسنده از خلال این داستان در پی آن است که خواننده با دوره ی سیاه عمیقا آشنا شود. داستان کتاب را با محاکمه این گروه 53 نفری ادامه می دهد و علت محاکمه را خواندن کتاب و آگاهی معرفی می کند و در انتها پس از سقوط رضا شاه و آزادی این افراد کتاب با نقل خاطره ای از دکتر ارانی به پایان می رسد.
بعید است کتابخوانی حرفهای باشید و نام رمان چشمهایش (Her Eyes) را نشنیده باشید؛ کتابی که نخستین بار در سال 1331 منتشر شد و پس از انتشار علاوه بر استقبال بینظیر مردم، تاثیر شگرفی بر سبک داستاننویسی نویسندگان پس از خود به وجود آورد. بزرگ علوی (Bozorg Alavi) با بیانی ساده و با استفاده از شیوه حدس و گمان، داستان زنی از طبقه بالای جامعه در زمان رضاه شاه را بازگو میکند که عاشق نقاشِ معروفی به نام ماکان شده است. استاد ماکان، رهبر تشکیلات زیرزمینی بر ضد حکومت رضا شاه است و فرنگیس به خاطر عشق او وارد مبارزات سیاسی علیه حکومت میشود. اکنون بعد از مرگ استاد ماکان در تبعید و گذشت چندین سال، معروفترین اثر نقاش پردهای از چشمان زنیست که رازهای زیادی را در خود پنهان کرده و ناظم مدرسهای که تابلوهای استاد ماکان در آن نگهداری میشود، به دنبال یافتن آن زن و بر ملا کردن راز نهفته آن چشمهاست.
در نهایت او فرنگیس را پیدا میکند و زن قصه خود را برای ناظم بازگو میکند. داستانِ راز چشمهایش.
روایت بزرگ علوی از زبان یک زن، نشان دهندهی اشرافِ عمیق وی به شخصیت زنان، حالات روحی و خلق و خوی آنهاست. عواطف و احساسات فرنگیس، احساسات درونی او، عشق عمیقش به نقاش معروف و بیپروا شدنی که این عشق نصیبش کرده بود، از چشمهایش یک داستان مهیج و به یاد ماندنی به وجود آورده است. نثر سیال و به دور از تکلفِ علوی و داستانی با محوریت زن، او را از دیگر نویسندگانِ زمان خود فراتر برد و باعث شد آثارش نسبت به همعصران خود، امروزی تر جلوه کند.
کتاب چشمهایش همواره در بین محبوبترین رمانهای معاصر ایرانی قرار دارد و تاکنون به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است.
«قانون از در زندان تو نمی آید.» این جمله را ما نه یک بار و دوبار بلکه بارها از مامورین زندان می شنیدیم. مدتها بود که قانون از ایران رخت بربسته بود، از آن روزی که به پیشانی روزنامه نویسان داغ هوچیگری زدند و با شلاق و کتک و سپوری بلدیه جلوی آنها در آمدند، دیگر قانون در ایران وجود خارجی نداشت. ولی باز صورت ظاهری آن حفظ می شد، باز عدلیه ای وجود داشت، عروسک هایی روی کرسی های وزارت و وکالت قیام و قعود می کردند. اما دور زندان دیوار چین کشیده بودند. کسی از عدلیه جرأت نمی کرد به در آن نزدیک شود. هیچ کس نمی پرسید که به چه اتهام و جرمی مردم این کشور به زندان می افتند، با آنها چه معامله ای می شود، چند نفر در سال در این جهنم از گرسنگی و بیماری و از زجر و شکنجه می میرند.
آیا خیمه شب بازی رفته اید؟ عروسک ها می آیند، می رقصند و می روند. بچه ها تماشا می کنند و خوششان می آید: زیرا آن ها نمی بینند که در پشت پرده کسی نشسته و این عروسک ها را به بازی می گیرد. تارهای سیاهی از نوک انگشتان مرد پشت پرده به این عروسک ها وصل است و با حرکت انگشت ها این عروسک ها حرکت می کنند و تماشاچیان را مشغول می کنند و می خندانند. کمتر اشخاصی هستند که می توانند این تارها را ببینند… اما هر کسی این تارها را دید جایش در زندان است.
چیزی که در زندان غیر قابل تحمل بود و اگر هر روز هم، هر ساعت هم تکرار می شد باز درد شدید در درون ما ایجاد می کرد. توهین بود ... این رفتار آژان ها با زندانیان یک علت مادی و اجتماعی نیز داشت، چه کسانی در دوره سیاه آژان می شدند؟ آن هایی که در زندگی معمولی هیچ کار دیگری از دستشان بر نمی آمد، آن هایی که به کار تن نمی دادند. این ها مردمان تو سری خورده ای بودند و فشار زندگانی روز به روز آن ها را تو سری خورتر می کرد. از این جهت نادانسته انتقامی در دل آن ها از اجتماعی که بدین روزشان انداخته بود، ایجاد شده بود و چون قدرت نداشتند که از اجتماع انتقام بکشند، دق دلی خود را سر کسانی که اوضاع و احوال دوره سیاه زیر دست آن ها کرده بود، در می آورند.
سید مجتبی آقابزرگ علوی (زاده ۱۳ بهمن ۱۲۸۳، تهران – درگذشته ۲۸ بهمن ۱۳۷۵ برلین) شهرتیافته به آقا بزرگ علوی و بزرگ علوی نویسندهٔ واقعگرا، سیاستمدار چپگرا، روزنامهنگار نوگرا و استاد زبان فارسی ایرانی بود که بیش از چهار دهه از نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم را در آلمان زیست و به ترجمه، نقد و فرهنگنامهنویسی نیز پرداخت. او را همراه با صادق هدایت و صادق چوبک، پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند.
از کودکی به نویسندگی علاقهمند بود وهر کتابی که به دستش میرسید را سریع مطالعه میکرد. بزرگ علوی نویسنده سبک «واقعگرایی انتقادی»، استاد دانشگاه، مترجم و سیاستمدار ایرانی در سال 1283 در تهران به دنیا آمد. در جوانی برای تحصیل رشته روانشناسی همراه پدرش به آلمان سفر کرد و در دهه بیست تا سی سالگی آثار مهم نویسندگان جهان را مطالعه کرد.
بعدها پس از بازگشت به ایران با صادق هدایت و چند تن دیگر در مقابل ادیبان سنتگرا گروهی به نام «نوگرای ربعه» را تشکیل داد. اولین اثر او «چمدان» نام داشت که تاثیر گرفته از نثر صادق هدایت و عقاید زیگموند فروید بود. در سال 1316 محکوم به پیروی از حزب کمونیسم شد و چهار سال به زندان افتاد و پس از آن به سمت ادبیات واقعگرایانه و خلق آثار انتقادی از نا به سامانیهای اجتماعی کشیده شد. بزرگ علوی را بنیانگذار ادبیات داستانی زندان در زبان فارسی میدانند. کتاب «ورق پارههای زندان» که در زمان محبوس شدنش نوشت، توصیف اتفاقات و شرایط سیاسی و اجتماعی زمان خود بوده است. از آثار معروف وی میتوان به «چمدان»، «ورق پارههای زندان»، «چشمهایش» و مجموعه داستانهای کوتاه «گیله مرد» اشاره کرد.
سرانجام این نویسنده توانا در سال 1375 به علت سکته قلبی در بیمارستان فردیش های برلین از دنیا رفت. او را همراه با صادق هدایت و صادق چوبک، پدران داستاننویسی معاصر ایران میدانند.
نکاتی درباره بزرگ علوی:
- گروهی از منتقدان معتقدند شخصیت استاد ماکان در رمان چشمهایش برگرفته از شخصیت کمالالمک نقاش معروف ایرانی است.
- ابتکار ویژه علوی در خلق داستانهای واقعگرا و نفوذ کلامش به اندازهای بود که پس از او سبک واقعگرایی انتقادی بر ادبیات معاصر ایران چیره گشت.
- نویسندگان مهم معاصر نظیر علی اشرف درویشیان، احمد محمود و نسیم خاکساری از سبک داستاننویسی بزرگ علوی در نوشتههایشان الهام گرفتهاند.
دیدگاه خود را بنویسید