فرمانده از بالای بام لبخند مغرورانهای میزند و میگوید: «فردا به پایتخت میبریمش، او پیشکشی شایسته برای سرورم کوروش بزرگ است.» و دوباره زیر لب خطاب به سردستهٔ سربازان میگوید: «تا دیگر کسی جرئت گستاخی و رویارویی با سربازان ما نداشته باشد.»و حالا پانتهآ تنها و بیپناه، اسیر سربازان هخامنشی است...
محصولات مرتبط
قطع
رقعی
نوع جلد
شومیز ( جلد نرم )
تعداد صفحات | Print length
137
ناشر | Publisher, Brand
ثالث
شابک 13 رقمی | ISBN-13
9786004055840
موضوع
◽ادبیات ایران
◽داستان
◽تاریخ
نوع کاغذ
بالک
مناسب برای گروه سنی | Reading age
بزرگسال، تمامی سنین
کیفیت محصول | Grade level
+A
دیدگاه خود را بنویسید