کتاب والیه اشک شوق رمانی به قلم محمدعلی بهزادراد است که از سوی نشر عقیل منتشر و روانه بازار شده است.
شیراز
آهنگ متوازنی که از کارگاه پدرم، هر روز در فضای اطراف پخش می شد، صدای وزنه های سربی به نخ بسته ای بود که با گذاشتن هر لوخ حصیر، موجب بافته شدن سایه بان و حفاظ پنجره های لخت و عریان مردم می شد.
کارگاه دو دهنه پدرم مملو از حصیرهایی بود که به صورت لوله ای و ایستاده کنار هم چیده شده بودند .
من هم آنموقع موجودی جیبم به افول می رفت، ساعاتی را به کار مشغول می شدم تا هم از بیکاری درآمده باشم و هم بهانه ای برای سرکیشه کردن او داشته باشم.
دیدگاه خود را بنویسید