«درخت خون» نوولاییست که داستان آن با نثری قاجاری و متناسب با روزگاری که داستان کتاب در آن اتفاق میافتد و از سه زاویۀ دید روایت میشود: زاویۀ دید اولشخص، سومشخص و زاویۀ دید دومشخص خطاب به خود.راوی بخش اول کتاب «درخت خون» جمالالدین نقاش، یعنی شخصیت اصلی داستان، است. جمالالدین ساکن قزوین است. او خود را نقاشی منزوی و تنها معرفی میکند که انزوایش خودخواسته است، چراکه اینگونه خود را از اهل زمانه در امان میبیند.
جمالالدین در کتاب «درخت خون» نقاشیست که به راه و رسم پدر، یعنی کاسبی و دکانداری، پشت کرده و راه هنر را برگزیده اما در این راه جز ناکامی و رنج چیزی عایدش نشده است. هنر جمالالدین ربطی به هنر مورد پسند روزگارش ندارد و از همین رو او، که در آرزوی جاودانهشدن از راه خلق هنری اصیل و بیبدیل است، اکنون هنرمندیست گمنام و تنها و بیپول و نومید که قصد کرده به زندگیاش پایان دهد.
مهدی جعفریان نویسنده و مترجم ایرانی و متولد سال 1357 است. وی در دانشگاه در رشته سینما تحصیل کرده، تاکنون بیشتر در مقام مترجم فعالیت داشته و آثاری همچون «توان بردگان» اثر لئونارد کوهن، «سراشیب شرق: شعرهایی از هندوستان»، مجموعه شعری از اکتاویو پاز و «آشنایی با ناباکوف» را چاپ کرده است. از بهترین آثار او میتوان به کتاب حاضر و همچنین ترجمههای مشترکش با همکاری پیام یزدانجو در کتابهای «سیذارتا: چنین زیست بودا»، «اوپانیشادها: کتابهای حکمت»، «دهاماپادا: چنین گفت بودا» و «گیتا: کتاب فرزانگی» اشاره کرد. کتاب «درخت خون» تنها اثر وی به عنوان نویسنده است که با استقبال خوب مخاطبان مواجه شده و تاکنون پنج بار توسط نشر چشمه تجدید چاپ شده است.
_____ انتشارات چشمه
دیدگاه خود را بنویسید