«عزاداران بیل» مجموعه داستانی به قلم «غلامحسین ساعدی» است که از هشت داستان به هم پیوسته درباره مردمان روستایی به نام بیل، که دچار فقر و فلاکت و بدبختی اند، تشکیل شده است. مردم این روستاها آدمهایی عامی و بیسواد اند، خرافات در این روستا بیداد می کند و مردم برای درمان دردها و بیماری ها و قحطی شدیدی که با آن دسته وپنجه نرم می کنند به جادو و خرافه پناه می برند. بعضی از شخصیت ها ثابت اند و در هر هشت قصه تکرار می شوند که هر کدام نماد کارکتری متفاوت اند. عزاداران بیل نثری شیوا و سلیس دارد و کوتاهی جمله ها و دیالوگ ها به داستان ریتم و ضرباهنگ تندی داده است. جمال میرصادقی منبع الهام ساعدی برای این داستان ها را، کتاب «نقاب مرگ سرخ» نوشته ی «ادگار آلن پو» می داند. فضای داستان، تاریک و تلخ است و ساعدی ترجیح داده است که تنها راوی اثر باشد و بی طرفی خود را حفظ کند. این اثر تاکنون دوازده بار تجدید چاپ شده است و هنوز اثری خواندنی به حساب می آید.
غلامحسین ساعدی (متولد ۲۴ دیماه ۱۳۱۴ در شهر تبریز و درگذشته ۲ آذر ۱۳۶۴ در پاریس ) با نام مستعارِ گوهر مراد، پزشک و نویسنده سرشناس ایرانی بود. ساعدی دستی هم بر نمایشنامه نویسی داشت و با بهرام بیضایی و اکبر رادی از نمایشنامهنویسان زبان فارسی بهشمار میرود. براساس مجموعه هشت داستان عزاداران بَیَل، فیلم گاو توسط داریوش مهرجویی ساخته شد.
او از اوایل تشکیل کانون نویسندگان ایران به آن پیوست، ابتدا به عنوان نماینده نویسندگان به عنوان اعتراض به سانسور با نخستوزیر «هویدا» مذاکره و به «آقای آموزگار» نامه نوشتند که اصلاح شود ولی به نتیجه نرسیدند و سپس کانون نویسندگان را تشکیل دادند. در سال ۱۳۵۶ اولین شب شعر رسمی کشور را تشکیل دادند که سیمین دانشور و شمس آل احمد و خیلی از نویسندگان و شاعران در آن شرکت میکردند که «کتاب ده شب» مربوط به آن شبهاست. ساعدی سال ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
دیدگاه خود را بنویسید