«ترس و لرز» مجموعه داستانی به قلم «غلامحسین ساعدی» است از شش داستان به هم پیوسته تشکیل شده است و آیینهای از زندگی و روحیات مردم گوشه ای از جنوب ایران بوده و عقاید و آداب و رسوم آنان را به خوبی نشان می دهد. همان گونه که از عنوان کتاب «ترس و لرز» برمی آید کتاب حاضر سراسر وحشت و ترس است از فقر و بیماری و خرافه.شروع داستان از مضیفی متروک و خالی آغاز می شود و در داستان آخر با چرخشی ماهرانه به همان جا بر می گردد. مضیف از غذاهایی پر می شود که غریبه ها به آنجا آورده اند و در اختیار اهالی گرسنه ی آبادی قرار می دهند. اما زمانی که مردم حسابی از این غذاها فربه شدند، غریبه ها به طور ناگهانی آنجا را ترک می کنند و مردمی را که حالا دیگر تاب و توان زحمت کشیدنن ندارند به حال خود وا می گذارند.
غلامحسین ساعدی (متولد ۲۴ دیماه ۱۳۱۴ در شهر تبریز و درگذشته ۲ آذر ۱۳۶۴ در پاریس ) با نام مستعارِ گوهر مراد، پزشک و نویسنده سرشناس ایرانی بود. ساعدی دستی هم بر نمایشنامه نویسی داشت و با بهرام بیضایی و اکبر رادی از نمایشنامهنویسان زبان فارسی بهشمار میرود. براساس مجموعه هشت داستان عزاداران بَیَل، فیلم گاو توسط داریوش مهرجویی ساخته شد.
او از اوایل تشکیل کانون نویسندگان ایران به آن پیوست، ابتدا به عنوان نماینده نویسندگان به عنوان اعتراض به سانسور با نخستوزیر «هویدا» مذاکره و به «آقای آموزگار» نامه نوشتند که اصلاح شود ولی به نتیجه نرسیدند و سپس کانون نویسندگان را تشکیل دادند. در سال ۱۳۵۶ اولین شب شعر رسمی کشور را تشکیل دادند که سیمین دانشور و شمس آل احمد و خیلی از نویسندگان و شاعران در آن شرکت میکردند که «کتاب ده شب» مربوط به آن شبهاست. ساعدی سال ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
دیدگاه خود را بنویسید